بخند!
17 دی 1398
?دکتر احمدرضا بیضائی :
??بخند!
جگر ما سوراخ، عيش شما كامل!
قبول!
فقط نگو جمعتان جمع بود #فرمانده تان كم بود. داغ همه تان را يكجا دوباره ديده ايم.
نه فقط داغ شماها را، بگو داغ همه شهداى انقلاب و جنگ را.
انگار دوباره چمران و قرنى و مدنى و بهشتى و رجايى و آيت و ديالمه از ميان امت رفته اند.
انگار دوباره باكرى است كه شهيد شده و زين الدين و خرازى و همت اند كه با شهادتشان سينه ها را داغدار كرده اند و با غمشان، زانوها را سست.
??ميدانم، حالا قهقهه مستانه تان با #شهيد_حاج_قاسم_سليمانى گوش بهشت را كر كرده. نوش جان بهشت اصلا!
اما يك فكرى هم به حال ما بكنيد.
يك نظرى هم اين طرف را ببينيد.
اگر از حال ما مى پرسيد، عرض كنم كه سووووووووختيم. يك دستى روى اين دل صاب مرده ما بكشيد…?