برای نماز می جنگم
﷽ ؛ ? برای نماز می جنگم ?
? گه گاه به كناره میدان می آمد و با دست، سایبانی برای چشم های خود می ساخت و خورشید را رصد می كرد. سپس شمشیرش را به دست می گرفت و به قلب دشمن می زد. چندین بار از جنگ كناره گرفت، رو به آسمان كرد و دوباره به جنگ بازگشت.
? ابن عباس، گفت: ای امیر مؤمنان، در میانه جنگ و خون، در آسمان می نگرید؟! سپاه شام، از هر سو بر ما حمله آورده است. چرا گه گاه به كناری می روید و در آسمان خیره می شوید؟
? امیرالمؤمنین گفت: خورشید به میانه آسمان رسیده است. می خواهم نمازم را اول وقت بخوانم.
? ابن عباس، حیران و شگفت زده گفت: گمان نمی كردم كه اكنون به چیزی جز پیروزی در جنگ بیندیشید.
فرمود: من برای نماز می جنگم. چگونه نماز را فراموش كنم؟
? رضا بابایی ؛ نماز در حكایت ها و داستان ها ؛ ص 14 برگفته از سفینه البحار، ج2، ص43
#داستان_نماز #وضو #نماز_شهیدان #نماز_مستحبی