برخی از داستانها و روایتهای تاریخی سوره اعراف جزء 8 و 9:
?? برخی از داستانها و روایتهای تاریخی سوره اعراف جزء 8 و 9:
داستان شعیب: رسالت، گفتگو با قوم، عذاب قوم با زلزله؛ (آیات ۸۵-۹۲)
وَإِلَىٰ مَدْینَ أَخَاهُمْ شُعَیبًا ۗ قَالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَیرُهُ ۖ قَدْ جَاءَتْكُم بَینَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ ۖ فَأَوْفُوا الْكَیلَ وَالْمِیزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ وَلَا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا ۚ ذَٰلِكُمْ خَیرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِینَ ﴿٨٥﴾ وَلَا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِرَاطٍ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَتَبْغُونَهَا عِوَجًا ۚ وَاذْكُرُوا إِذْ كُنتُمْ قَلِیلًا فَكَثَّرَكُمْ ۖ وَانظُرُوا كَیفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِینَ ﴿٨٦﴾ وَإِن كَانَ طَائِفَةٌ مِّنكُمْ آمَنُوا بِالَّذِی أُرْسِلْتُ بِهِ وَطَائِفَةٌ لَّمْ یؤْمِنُوا فَاصْبِرُوا حَتَّىٰ یحْكُمَ اللَّهُ بَینَنَا ۚ وَهُوَ خَیرُ الْحَاكِمِینَ ﴿٨٧﴾ قَالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ اسْتَكْبَرُوا مِن قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ یا شُعَیبُ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَكَ مِن قَرْیتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنَا ۚ قَالَ أَوَلَوْ كُنَّا كَارِهِینَ ﴿٨٨﴾ قَدِ افْتَرَینَا عَلَى اللَّهِ كَذِبًا إِنْ عُدْنَا فِی مِلَّتِكُم بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللَّـهُ مِنْهَا ۚ وَمَا یكُونُ لَنَا أَن نَّعُودَ فِیهَا إِلَّا أَن یشَاءَ اللَّهُ رَبُّنَا ۚ وَسِعَ رَبُّنَا كُلَّ شَیءٍ عِلْمًا ۚ عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنَا ۚ رَبَّنَا افْتَحْ بَینَنَا وَبَینَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنتَ خَیرُ الْفَاتِحِینَ ﴿٨٩﴾ وَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَیبًا إِنَّكُمْ إِذًا لَّخَاسِرُونَ ﴿٩٠﴾ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِی دَارِهِمْ جَاثِمِینَ ﴿٩١﴾ الَّذِینَ كَذَّبُوا شُعَیبًا كَأَن لَّمْ یغْنَوْا فِیهَا ۚ الَّذِینَ كَذَّبُوا شُعَیبًا كَانُوا هُمُ الْخَاسِرِینَ ﴿٩٢﴾
و به سوى [مردم] مدین، برادرشان شعیب را [فرستادیم]؛ گفت: «اى قوم من، خدا را بپرستید كه براى شما هیچ معبودى جز او نیست. در حقیقت، شما را از جانب پروردگارتان برهانى روشن آمده است. پس پیمانه و ترازو را تمام نهید، و اموال مردم را كم مدهید، و در زمین، پس از اصلاح آن فساد مكنید. این [رهنمودها] اگر مؤمنید براى شما بهتر است.» (۸۵) و بر سر هر راهى منشینید كه [مردم را] بترسانید و كسى را كه ایمان به خدا آورده از راه خدا باز دارید و راه او را كج بخواهید؛ و به یاد آورید هنگامى را كه اندك بودید، پس شما را بسیار گردانید، و بنگرید كه فرجام فسادكاران چگونه بوده است.» (۸۶) و اگر گروهى از شما به آنچه من بدان فرستاده شدهام ایمان آورده و گروه دیگر ایمان نیاوردهاند، صبر كنید تا خدا میان ما داورى كند [كه] او بهترین داوران است.» (۸۷) سران قومش كه تكبر مىورزیدند، گفتند: «اى شعیب، یا تو و كسانى را كه با تو ایمان آوردهاند، از شهر خودمان بیرون خواهیم كرد؛ یا به كیش ما برگردید.» گفت: «آیا هر چند كراهت داشته باشیم؟» (۸۸) اگر بعد از آنكه خدا ما را از آن نجات بخشیده [باز] به كیش شما برگردیم، در حقیقت به خدا دروغ بستهایم؛ و ما را سزاوار نیست كه به آن بازگردیم، مگر آنكه خدا، پروردگار ما بخواهد. [كه] پروردگار ما از نظر دانش بر هر چیزى احاطه دارد. بر خدا توكل كردهایم. بار پروردگارا، میان ما و قوم ما به حق داورى كن كه تو بهترین داورانى.» (۸۹) و سران قومش كه كافر بودند گفتند: «اگر از شعیب پیروى كنید، در این صورت قطعاً زیانكارید.» (۹۰) پس زمینلرزه آنان را فرو گرفت، و در خانههایشان از پا درآمدند. (۹۱) كسانى كه شعیب را تكذیب كرده بودند، گویى خود در آن [دیار] سكونت نداشتند. كسانى كه شعیب را تكذیب كرده بودند، خود، همان زیانكاران بودند. (۹۲)