برشی از کتاب #سربلند
23 شهریور 1398
.
” بسم رب الشهداء و الصدیقین “
.
◀️مـداح
.
رفتیـم طلائیـه?. بعد از اینـکه منبری روضه خواند،محـسـن همه را به خـط کرد
تا سینـه بزنیـم. چند تا از مداحی های محـمود کریمی را خیـلـی خــوب خوانـد.??
از آنـجا معروف شد به حاج محسن چـیذری.? بـچه ها می گفتنـد:
” حاج محمـود رو می شناسـی؟ این محسنشونه!?” ازش می پرسیدیم:
” برنامه ی بعدی تون کجاست؟ می گفت ” دیگه بیـایـد چیـذر.? “
کار به جایی رسید که دانشجویان آمده بودند که: ” ما مداح نداریم،
میشـه بـرای کـاروان ما هـم بـخـونــی؟ “?
.
برشی از کتاب #سربلند
صفحه ی ۱۵۲