#برگی_از_خاطرات
°•|??
#جوانترین
#مدافع_حرم
#شهید_سیدمصطفی_موسوی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#برگی_از_خاطرات
◽️گفت: دوست داری چه چیزی از من بشنوی؟ گفت: مامان میخواهم یک مژده به تو بدهم، اگر از ته قلب راضی بشوی که به سوریه بروم “آن دنیا را برایت آباد میکنم و دنیای زیبایی برایت میسازم که در خواب هم نمیتوانی ببینی”
◽️گفتم: از کجا معلوم میشود که من قلبا راضی نشدم؟ مصطفی گفت: «من هر کاری میکنم بروم سوریه، نمیشود، علت اصلیاش این است که شما راضی نیستید، اگر راضی شوی خدا هم راضی میشود. اگر راضی نشوی فردای قیامت جواب حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) را چه میدهی؟»
◽️مادر ادامه داد: «من در مقابل این حرف، هیچ چیزی نتوانستم بگویم و از ته قلبم راضی شدم. قبل از رفتن، به من گفت: مادر جان «خیلی برایم دعا کن تا دست و دلم نلرزد و دشمن در نظرم خوار و ذلیل بیاید.