#بزرگ_مردان_کوچک
#بزرگ_مردان_کوچک
#نوجوان_شهید
#محمدحسین_ذوالفقاری
#قسمت_دوم
یکی از همرزمانش می گوید :
اما او از #شهادت برادرش #مطلع بود .
وقتی به او گفتم حالا که #برادرت به #شهادت رسیده ، بهتر است که به #میبد بروی .
او با #روحیه_ای عالی جواب داد :
اگر بروم دیگر نمی گذارند به #جبهه برگردم .
هنگامی که اصرار کردم گفت او برای خودش #شهید شده ، آخرت برای اوست نه من و سپس گفت :
اسلحه #برادرم را برمی دارم تا دشمن بداند با چه کسانی طرف است .
سرانجام او را برای مراسم #برادرش به #میبد روانه می کنند .
هنوز مراسم چهلم #برادرش برگزار نشده بود که او با #پیشانی بند سبز رنگ یا ثارالله رهسپار عرصه های #عشق و #ایثار می گردد و پس از حماسه آفرینی ها بی شمار در تاریخ ۲۸/ ۱۰/ ۱۳۶۰ در دشت #شقایق خیز #شوش بر اثر اصابت چندین ترکش #خمپاره به هر دو #دست و هر دو #پا در حالی که زمزمه #یا_حسین بر لب داشت به #لاله رویان هم رزم خود پیوست .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو