#بوی_عطر_دل_انگیز
#بوی_عطر_دل_انگیز
جناب حجه الاسلام محقق کاشانی از عارف وارسته مرحوم آیة الله حاج ملا علی معصومی همدانی نقل فرمود:
روزی در مجلس بیرونی خویش به رتق و فتق امور مردمان مشغول بودم ، به ناگاه پیرمردی نورانی در حالی وارد مجلس شد، که عطری دل انگیز و خوشبو از او مشام می رسید، پس از انجام کارهای برخی از مراجعین ، نوبت به او رسید، تا خواستم به کارش رسیدگی کنم ، مراجعین جدیدی بر من وارد شدند،
پس با استجازه از آن پیرمرد و ابزار این عذر که من قصد دارم با شما خصوصی صحبتی داشته باشم ، به رتق و فتق امور آن مراجعین پرداخته و سپس آنان را مرخص کردم.
آنگاه در خلوت دلخواه ، به صحبت با او نشستم . پس از انجام کارهایش ، در پایان از او پرسیدم : این بوی معطر از کدامین عطر است !؟
او با لبخندی گفت : این عطر عادی بشری نیست ! این عطر سری دارد که چون جنابعالی توانستید آن را استشمام کنید سر آن را برایتان می گویم :
من بسیار بر انجام ذکر صلوات بر محمد و آل او اصرار داشته و دارم ، هر جا، هر زمان و در هر محفل و مجلسی که بروم ، به جای هرگونه زیاده گویی در سخن ، به فرستادن صلوات ، خود را مفتخر می سازم .
این کار من سالیان سال ادامه داشته و دارد،
تا آن که شبی در عالم رؤ یا، خود را در مجلسی یافتم که وجود مقدس پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله در آنجا در حالی حضور داشت که چند نفر دیگر نیز در پیرامونش نشسته بودند.به ناگاه حضرت رو به ما چند نفر کرده و فرمود: کدامیک از شما بیشترین صلوات را بر من فرستاده اید؟
با خود گفتم شاید من بیشترین صلوات را فرستاده باشم ، ولی چون آن چند نفر را نمی شناختم ، پس به احترام آنان پاسخی نگفتم !
دوباره آن حضرت پرسید! من نیز همان سکوتی را اختیار کردم که در بار نخست انجام داده بودم . پس آن حضرت صلی الله علیه و آله برای بار سوم خود رو به من کرده و فرمود:
شما بیشترین صلوات را فرستاده اید.آنگاه لبان مبارکشان را بر لبان من گذاشته . آن بوسیدند.
این بوی عطری را که اینک شما نیز می بویید، همان بویی است که از لبان من متصاعد می شود و تنها کسانی آن بو را احساس می کنند، که لیاقت بوییدن عطر نبوی را دارایند.
این داستان گذشت ، تا آن که پس از گذشت سالیانی دراز، مرحوم حاج ملا علی چشمانش بینایی خود را از دست داد و افرادی که به حضور او می سیدند، تنها خود را با گفتار به او معرفی می کردند، ولی آن پیرمرد هر زمانی که بر او وارد می شود، وی خود به سرعت او را از همان بوی عطر می شناخت