مهارت تبلیغ برای جوان امروزی
نکات مهمی از روحیه نسل جوان:
۱. بسیاری از جوانان امروزی از تذکر مستقیم امور تربیتی و اخلاقی متنفرند؛ به خصوص اگر مستقیم به خودشان اشاره شود.
در این گونه موردها، باید از زبان و روش قرآن استفاده کرد. قرآن کریم در نکوهش و مدح اشاره ی تصریحی کم دارد و به طورعمومی به روش غیر مستقیم، دارندگان صفت زشت را نکوهش و دارندگان صفت نیک را مدح می کند؛ مانند «وَیْلٌ لِّکُلِّ هُمَزَه لُّمَزَه»، « وَیْلٌ لِّلْمُطَفِّفِینَ» و « وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِّلْمُکَذِّبِین»
۲. جوان عصر حاضر از رمز و راز، پرده گویی و صحبت با ایما و کنایه بیشتر لذت می برد.
بدین جهت، در تماشای فیلم ها و خواندن کتاب ها بیشتر دقت می کند تا به زاویه های پنهان آن پی ببرد. قرآن کتابی است که رمز و رازهای فراوانی دارد. وقتی قران به جوان امروزی معرفی شود که از رازها و رمزها لذت می برد، طبیعی است که زبان قرانی را می پذیرد.
۳. جوان امروزی واقع گراست؛
پس باید برای او از واقعیت ها گفت و هیچ کتابی مانند قرآن و عترت واقعی نیست.
۴. جوان قرن ۲۱، اهل شبهه است؛
بنابراین باید به رمز و راز شبهه آگاه باشیم تا بتوانی از پس پاسخ برآییم که دراین صورت، واقعیت برای او ماندگار خواهد شد. به همین دلیل می گویند: «ذکر الشیء مبهماً ثم مفسّرا اوقع فی النفوس»
۵. جوان امروز عدالت خواه است و در پی آزادی.
۶. جوان عصر حاضر، امور تعبّدی محض را قبول نمی کند و به دنبال چراها می گردد.
زبان قرآن پاسخگوی این ویژگی جوان امروزی است؛ زیرا قرآن هیچ گاه انسان ها را به تعبد محض دعوت نکرده است و تأکید دارد: «ادْعُ إِلِی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَه وَالْمَوْعِظَه الْحَسَنَه وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ»
۷. جوان امروز به برکت پیشرفت فناوری، قدرت تخیّل زیادی پیدا کرده است.
۸. جوان امروز می خواهد از قراین و شواهد خیلی دور واقعیت را بیابد؛
مانند کاراگاهان. زبان قرآن برای این ویژگی جوان نیز پاسخگوست. قرآن کریم نشانه های خیلی دوری از اشیا بیان کرده است؛ برای مثال در بیش از ۱۴۰۰ سال قبل، به پدیده ی لقاح درختان، وجود اتم، مرکز بودن خورشید و… اشاره کرده است.
بنابراین، اگر قرآن و عترت به درستی معرفی شود و پاسخ های جوان امروزی از میان آن ها داده شود، او دین را با همه ی وجود می پذیرد.
پی نوشت : سایت بلاغ
3 نکته برای تبلیغ موفق
عدم درخواست اجرت برای امر تبلیغ
مبلّغ نباید برای تبلیغ و خواندن نماز جماعت، منبر و حتی سخنرانی درخواست اجرت کند؛ زیرا این عمل تبعات منفی دارد، به علاوه اعتقاد به رزّاق بودن خداوند باید سرلوحة عمل و رفتار یک مبلّغ باشد؛ چنانچه خداوند تبارک و تعالی میفرماید: «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ»؛[1] و هر کسی که از خدا بترسد، خدا برای او راهی [برای بیرون شدن از بن بست] قرار خواهد داد و از جایی که گمانش را ندارد، به او روزی خواهد رساند.
رفتار مناسب با میزبان و خانواده او
برخی از مراکز تبلیغی، فاقد منزلی برای مبلّغ هستند، و ناچاراً عده ای از مردم با علاقة خاصی که نسبت به میهمان و به خصوص میزبانی روحانیون دارند و به قصد کسب ثواب، مبلّغ را در منزل خود اسکان می دهند؛ حال این مبلّغ باید کمترین زحمت و تکلّف را برای اهل آن خانه داشته باشد و از در خواست های غیر ضروری و خارج از توان میزبان پرهیز کند.
در این راستا توجه به آداب معاشرت و نیز آداب ورود و خروج به منزل و… ضروری است؛ به ویژه در خانه ای که نامحرم حضور دارد.
اجازه سؤال کردن به مخاطب
باید به مخاطب فرصت سؤال کردن داده شود؛ حتی الامکان تا جایی که این امر مخلّ به فعالیت های تبلیغی نباشد، باید رعایت شود و بایستی پاسخ مناسب به سؤلات داده شود. در این زمینه لازم است از هرگونه شتابزدگی در پاسخ به سؤلات پرهیز شود.
«راغب اصفهانی» در کتاب «محاضرات الادباء» نقل کرده است: روزی دانش آموزی سر کلاس درس به استاد خود گفت: من در خواب دیدم که گویا تمام بدنم آغشته به نجاست است و تمام بدن شما آغشته به عسل. وقتی حرف دانش آموز به اینجا رسید، استاد دیگر فرصت نداد که دانش آموز حرفش را تمام کند، و فوراً گفت: این نتیجة عمل های بد تو و اعمال خوب من است که خداوند بر بدن من و تو پاشانیده است.
سپس دانش آموز به استاد گفت: اجازه می دهید بقیة خوابم را بگویم؟. استاد گفت: بگو! گوش می کنم. دانش آموز گفت: پس در آن حالت تو مرا می لیسیدی و من تو را. استاد که خیلی ناراحت شده بود، گفت: دور شو ذلیل شده.[2] اگر این استاد کمی صبر کرده بود تا سخن دانش آموزش تمام شود، می توانست جواب مناسبی بگوید.
البته گاهی لازم است کلام طرف مقابل را محترمانه قطع کرد، از جمله:
الف) شخصی که زبان به چاپلوسی گشوده باشد؛ خواه چاپلوسی از مبلّغ باشد یا غیر مبلّغ، و آن غیر، حاضر باشد یا نباشد؛
ب) حرف طرف مقابل غیبت یا تهمت یا حتی کنایه گویی و تعریض نسبت به دیگران باشد که حتماً باید از آن جلوگیری شود.
پرهیز از چاپلوسی و تملّق
از چاپلوسی و تملّق به طور کلی باید اجتناب کرد؛ زیرا این امر در آموزه های دینی نهی شده و در این باره، روایات و داستان های فراوانی وجود دارد که از باب اختصار به نقل یک روایت اکتفا می شود:
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)فرمودند: «اُحْثُوا فِي وُجُوهِ الْمَدَّاحِينَ التُّرَاب»؛[3] بر صورت مدیحه سرایان که از شما تعریف می کنند، خاک بپاشید.
احترام گذاشتن به روحانیون محلی
اگر در محل تبلیغ، روحانی، روضه خوان یا ملّای محلی حضور دارد، باید با کمال احترام با آنها برخورد کرد، هر چند از جهت علمی از آن مبلّغ پایین تر باشند؛ زیرا احترام به آنها آثار و برکات زیادی به دنبال دارد.
ضمن این که برخوردهای احترام آمیز، از برخی برداشت های احتمالی (همچون حسادت) جلوگیری خواهد کرد.
پی نوشت:
[1]. طلاق/۲ ـ ۱.
[2]. محاضرات الادباء، راغب اصفهانی، مکتبة الشیخ موسی شریف، مصر، بیتا، ج۱، ص۱۵۱.
[3]. بحار الانوار، محمد باقر مجلسی، دار الکتب الاسلامیه، تهران، بیتا، ج۷۳، ص۲۹۴.
شیوه های کاهش بدحجابی
الف) تشريح حكم اسلامي حجاب
تشريح حكم اسلامی حجاب از سوی مبلغان اسلامی، یکی از مهم ترین نیازهای جامعه ماست. آگاهی دادن به خانواده های مسلمان و روشنکردن برکات حجاب و توضیح پیامد های کم حجابی و پوشش نداشتن بانوان، نقش مؤثری در کاهش بدحجابی دارد.
حضرت امام رضا(علیه السلام) درباره حجاب در مقابل نامحرم، فرمود: «نگاه كردن به موهاى زنان و بانوان نامحرم، حرام است؛ زيرا اين نگاه مرد را تهييج و تحريک نموده و او را به فساد، حرام و اعمال ناپسند مى كشاند.»
همچنين است حكم نگاه به غير مو، كه نگاه مرد به آن ها حلال نيست؛ مگر در موردى كه حق تعالى در قرآن آن را استثنا كرده و فرموده است: «وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللَّاتِي لايَرْجُونَ نِكاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ؛[۱] و زنان سالخورده كه از ولادت و عادت بازنشسته و اميد ازدواج ندارند، بر آنان باكى نيست (كه لباس هایشان غير از چادر را بر زمين بگذارند).» و اشكالى ندارد كه به موهاى مثل اين زنان نگاه شود.
ب) حذف زمینه های بدحجابی
حذف زمینه ها، از دیگر موارد کاهش بدحجابی است؛ مثلاً یکی از انگیزه های بدحجابی، عدم توجه مردان به آراستگی ظاهری است. وقتی یک بانوی مسلمان، احساس کند که همسرش توجهی به نیازهای مشروع او ندارد و نتواند صبر و تحمل کند و ضعف ایمان هم انگیزه او را بیفزاید، ناچار به خودنمایی در بیرون منزل روی می آورد و اولین انحراف او، با کم حجابی، بد حجابی و جلوه گری خواهد بود. امام رضا(علیه السلام) فرمود: «إِنَّهَا تَشْتَهِي مِنْكَ مِثْلَ الَّذِي تَشْتَهِي مِنْهَا؛[۲] همسرت از تو همان را می خواهد كه تو از او توقع دارى.»
بنابراین مردان مسلمان، باید در این زمینه به وظایف خود عمل کنند تا از گسترش بدحجابی جلوگیری شود.
ج) یادآوری برکات حجاب
د)آرامش روانى
بدحجابی و نمایش بدن به نامحرمان، به یقین آرامش خانواده را به هم می زند. در مقابل، حجاب کامل را می توان، يكی از عوامل مهم آرامش روحی و روانی زن و مرد دانست. چنانكه قرآن شريف هم آرامش روحی را، در كانون گرم خانواده می داند: «هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُن؛[3] همسران برای همديگر، همانند لباس و پوشش مايه آرامش هستند.»
ه) استحكام خانوادگى
شکی نيست هر چيزى که موجب تحكيم پيوند خانوادگى و سبب صميميت رابطه زوج گردد، براى خانواده مفيد است و در ايجاد آن، بايد حداكثر كوشش مبذول شود؛ بالعكس هر چيزى كه باعث سستى روابط زوج و دل سردى آنان گردد، بر زندگى خانوادگى زيان بار است و بايد با آن مبارزه كرد. اختصاص استمتاعات و التذاذهاى جنسى به محيط خانوادگى و در كادر ازدواج مشروع، پيوند زن و شوهر را محكم مى سازد و این مهم با حجاب به دست می آید و با بی حجابی و بد حجابی، روابط زوج به هم می خورد.
ی) استوارى جامعه
پوشاندن بدن به استثناى وجه و كفّين، مانع هيچگونه فعاليت فرهنگى، اجتماعى يا اقتصادى نيست. آنچه موجب فلج كردن نيروى اجتماع است، آلوده كردن محيط كار به لذت جويی هاى شهوانى است.
آيا اگر پسر و دختر در محيط جداگانه اى تحصيل كنند ـ و به فرض، اگر در يک محيط درس مى خوانند، دختران بدن خود را بپوشانند و هيچگونه آرايشى نداشته باشند ـ بهتر درس مى خوانند، فكر مى كنند و به سخن استاد گوش مى كنند، يا وقتى كنار هر پسرى، يک دختر بدحجاب و آرايش كرده با مانتوی كوتاه باشد؟ آيا اگر مردى دائم در خيابان، بازار، اداره، كارخانه و… با قيافه هاى محرک و مهيّج زنان آرايش كرده مواجه باشد، بهتر سرگرم كار و فعاليت مى شود يا در محيطى كه با چنين مناظرى رو به رو نشود؟
ن) حفظ عزت و شخصیت زن
زن هر اندازه متين تر، با وقار تر و عفيف تر حركت كند و خود را در معرض نمايش براى مردان نگذارد، بر احترامش افزوده مى شود. در آيات سوره احزاب، پس از آنكه توصيه مى كند زنان خود را بپوشانند، مى فرمايد: «ذلِكَ أدْنى انْ يُعْرَفْنَ فَلايُؤْذَيْنَ؛[4] (رعايت حجاب) براى اينكه به عفاف شناخته شوند و معلوم شود خود را در اختيار مردان بيگانه قرار نمى دهند، بهتر است.» در نتيجه، فاصله گرفتن و حشمت آن ها، مانع مزاحمت افراد سبک سر و هوس ران مى شود.[5]
پس فایده ديگر رعايت حجاب اسلامی، حفظ عزت و شخصيت زن در اجتماع است.
پی نوشت:
[۱]. شيخ صدوق، علل الشرایع، ج ۲، ص ۵۶۵.
[۲]. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۲، ص ۵۶۵.
[3]. بقره، آیه ۱۸۷.
[4]. احزاب، آیه ۵۹.
[5]. مجموعه آثار شهيد مطهرى، ج ۱۹، ص ۴۳۶، بخش سوم: فلسفه پوشش در اسلام.