#تفکر
26 بهمن 1397
#تفکر
همراه آقا میرفتیم درس.
چشمم افتاد به نعلینشان . قسمتی از کفهاش جدا شده بود.
میدانستم خودشان وقت نمیکنند. اهل زحمت دادن به دیگران هم نبودند ؛ حتی به من که سالها در کنارشان بودم.
بعد از درس ، به آقا گفتم: کف نعلینتون جدا شده ، اگه اجازه بدید ، بدم درستش کنن.
آقا سرش را به طرف من چرخاند ، با لبخند گفت:
خودم را هم بلدی درست کنی؟
همیشه وقتی شوخی میکردند ، میخندیدم. این بار هم مثل همیشه ؛ ولی یک دفعه دلم هُری پایین ریخت:
او با این همه عبادت و بندگی ، هنوز هم به فکر درست کردن خودش است ، اما من…
#آیت_الله_بهجت
? در خانه اگر کس است، ص١۶
#شبتون_شهدایی
التماس دعای فرج….
? اللهم عجل لولیک الفرج…?