#تلنگر #داستانک
08 تیر 1398
#تلنگر #داستانک
برادران يوسف نبی وقــتی می خواستند حضـرت را داخـل چـاه بنــدازند، يـوسف لبخنـدی زد! بـرادرانـش پرســيـدنـد: چـرا میخنـدی؟ اينجـا که جای خنده نيست!
يوسف فرمود روزی در اين فکر بودم که چطور کسی ميتواند با من …
#خدایا_کمک_کن_مؤمن_شویم
#خدایا_دوستت_دارم