جانان من...
20 شهریور 1398
? جانان من…
?زورم نمیرسد …خیلی چیزها را دوست داشتم غیر از این بود؛ نه از عهده تغییر بر می آیم و نه دلم به آنچه هست ؛ آرام می گیرد.
? مرا آنچنان به خیرها و بودها مشغول فرما تا دلـم در تب هیچ نقص و کمبودی؛ بی تاب نباشد…
?( #یا_الله ) مددی تا در آنچه پیرامونم هست ، هستی ها را ببینم نه کاستی ها را…