#خاطرات_تفحص
25 اسفند 1399
#خاطرات_تفحص
? به یک میدان مین وسیع در فکه برخوردیم، نزدیک که شدیم با صحنه ای عجیب روبرو شدیم!
? اول فکر کردیم لباس یا پارچه ای است که باد آورده !
?اما جلوتر که رفتیم متوجه شدیم شهیدی است که ظاهراً برای عبور نیروها از میان سیم های خاردار ، خود را روی آن انداخته تا بقیه به سلامت بگذرند ?
? بند بند استخوان های بدن، داخل لباس قرار داشت و در غربتی ۱۲ ساله، روی سیم خاردار دراز کشیده بود….??
? نثار روح پرفتوح #شهدا صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#شهیدانه