#خاطرات_شهدا
26 فروردین 1398
#خاطرات_شهدا
اولین سفر بعد از ازدواج ما بود ، نوروز سال گذشته با همسرم رفته بودم راهیان نور.
ابراهیم هادی را از قبل میشناختم ، کتابش را خوانده بودم.
به خاطر ابراهیم به کانال کمیل رفتیم ، زیارت شهدای کانال کمیل خیلی باصفا بود.
شب به اردوگاه برگشتیم ، همان شب در عالم رویا ابراهیم را دیدم ،
از میان همه جمع به سمت من آمد و یک نوزاد زیبا را به من داد ، بعد هم از اینکه به زیارتش آمدیم تشکر کرد و گفت:
این پسر ، هدیه ما به شماست.
حالا دو سه روز است که سیدحسن ، همان نوزادی که ابراهیم به من مژده حضورش را داد به دنیا آمده ، انشالله راه ابراهیم را ادامه دهد….
#شهیدابراهیم_هادی
? سلام بر ابراهیم 2
? اللهم عجل لولیک الفرج…?
??????????