#خاطرات_شهدا
#خاطرات_شهدا
ادواردو میگوید:
در نیویورک که بودم یک روز در کتابخانه قدم میزدم و کتابها را نگاه میکردم که چشمم افتاد به قرآن.
کنجکاو شدم که ببینم در قرآن چه چیزی آمده است. آنرا برداشتم و شروع کردم به ورق زدن و آیاتش را به انگلیسی خواندم ، احساس کردم که این کلمات ، کلمات نورانی است و نمیتواند گفته بشر باشد.
خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم ، آن را امانت گرفتم و بیشتر مطالعه کردم و احساس کردم که آن را میفهمم و قبول دارم.
ادواردو از ابتدای اسلام آوردن توسط والدینش تهدید شد که اگر میخواهد مسلمان بماند خبری از ارث نیست !!
خانواده آنیلی برای آنکه ادواردو را از ارث محروم کنند ، سعی زیادی در دیوانه جلوه دادن وی داشتند. به همین منظور وی را در بیمارستانی روانی بستری کردند که به گفته ادواردو ، همه کارکنان آن یهودی بودند.
ادواردو به خاطر ترس از شستشوی مغزی در آن تیمارستان سعی کرد تا از آنجا فرار کند.
بلیندا راچمن ، یکی از هم دانشگاهی های او نیز در مورد آن ایام میگوید:
شایع شده بود که ادواردو به مصرف مواد روى آورده و یکبار هم در آفریقا به جرم حمل مواد مخدر دستگیر شده است ،
این ها همه شایعاتى بود که دهان به دهان میچرخید و من هیچ وقت با کسى که از نزدیک ادواردو را دیده باشد و بتواند این شایعات را رد یا تصدیق کند برخوردى نداشتم…..
? ادواردو آنیِلی فرزند ، جیانی آنیلی ، ( سرمایهدار و میلیاردر ایتالیایی و مالک سابق مجموعه فیات ) و مارلا کاراچولو بود.
وی پس از قبول مذهب تشیع نام خود را به مهدی تغییر داد…..
#شهید_ادواردو_آنیلی
? من اردواردو نیستم
? اللهم عجل لولیک الفرج…?