خاطرات_شهدا
04 دی 1397
#خاطرات_شهدا
عاشــقِ آلبــــالو? بود.
دو سه تا صندوق گرفتم
برایش #شربت و مربا درست کنم.
خودش نشســت کنارم
و درشت هایش را سوا کرد.
ازم خواست برایش #فریز کنم
که #زمستان هم داشته باشیم…
آلبالوها توی فریزر بود
ولی محسنــم?…?