#خاطرات_شهدا #از_شهدا_الگو_بگیریم
27 مهر 1398
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم
در زمان حضور طولانی مدت (حدود شش ماه) در سوریہ بہ همرزمش گفتہ بود :
دلم براے خانواده و پدر و مادر و برادران و خواهرانم تنگ شده ، ولی #غیرتم اجازه رفتن بہ #مرخصے را بہ من نمیده …
و از حضرت زینب (س) خجالت مےڪشم ڪه او را تنها بگذارم ، اگر او را تنها بگذارم در آن دنیا جوابـے براے حضرت علے (ع) ندارم ڪه بدهم ،
و من پوتینهام را جفت ڪرده ام و اصلا بہ مرخصی نمیروم ؛
یا باید جنگ تمام شود و ما بہ پیروزی ڪامل برسیم یا اینڪه من بہ شهادت برسم …
و بہ مرخصے هم نرفت و بہ شهادت رسید .?
#شهید_محمد_اسدی
#شهید_مدافع_حرم