#خاطرات_شهدا #از_شهدا_الگو_بگیریم
09 شهریور 1398
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم
بار آخری که بهروز راهی جبهه می شد ، قرآن را آوردم تا او را از زیر قرآن رد کنم ،
بهروز به شوخی گفت ، از زیر قرآن رد نمی شوم !! ، چون هر بار این کار را می کنی ، من شهید نمی شوم ، بعد گفت ، اگر من شهید شدم ، چگونه مرا شناسایی می کنید ؟!!
به شوخی گفتم ، تو شهید بشو من تو را شناسایی می کنم !
پس از رفتن او ، به خدا گفتم که او را در راه رضای تو می دهم ،
و این آخرین دیدار ما بود…..
#شهید_بهروز_عبدی_زاده