#خاطرات_شهدا #از_شهدا_الگو_بگیریم
10 مهر 1398
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم
حاج احمد در یڪی از عملیاتها زخمی شده بود و یڪی از پاهایش هم در گچ بود .
او هر روز بین ساعت 11 تا 12 برای تعویض پانسمان بہ بیمارستان مےآمد ، اما یڪ روز نیامد و از آنجا ڪه بسیار دقیق و مقرراتی بود این غیبتش موجب نگرانی همہ شد .
با پیگیری و پرس و جو فراوان یڪی از رزمندگان گفت : حاج احمد از صبح تا عصر در حمام بوده است ، خطاب بہ رزمنده گفتیم او نباید انقدر در حمام بماند ، ممڪن است گچ پایش نم بڪشد .
??سراسیمہ بہ حمام رفتیم و صحنہ عجیبی را مشاهده ڪردیم … گچ پای حاج احمد ڪاملا سالم بود اما از انگشتانش خون مےچڪید .
حاج احمد در حال شستن لباس همہ رزمندگانش بود . وقتی علت را پرسیدیم در جواب گفت : ” حواسم بہ گچ پایم بود ، چون ڪه بیتالمال است . “
#حاج_احمد_متوسلیان