#خدای خوب ابراهیم
03 اسفند 1398
?#قــــول و قـــــرار?
?#قسمت پانزدهم?
?#خدای خوب ابراهیم?
زنگ زدبہ منزل ما و براے ساعت شش قرار گذاشت کہ دنبال من بیاید وبہ جایے برویم.
درست راس ساعت شش زنگ خانہ را زد!
رفتم دم در و دیدم آقا ابراهیم است.
باتعجب گفت:چرا حاضر نیستی؟
گفتم:من فکر کردم شما هم مثل بقیہ رفقا وقتے قرار مے گذارے با تاخیر حاضر مے شوی!
عصبانے شد و گفت:یعنے چے؟
انسان باید هرطورشده بہ قول و قرارش عمل کنہ.
نشنیدے خداوند مے فرماید:
#اے کسانے کہ ایمان آورده اید،
بہ پیمانها(و قرارها و قراردادهایے کہ مے بندید)وفا کنید.
(مائده/۱)