در ايـن روزگـاران، مــردم چهـار گـروهنـد،
? امـام علـی علیهالسلام فـرمـودنـد:
در ايـن روزگـاران، مــردم چهـار گـروهنـد،
?گـروهی اگـر دسـت بــه فسـاد نمیزنند،
بـرای ايــن اسـت کـه، روحشـان نـاتـوان،
و شمـشيرشـان کنــد، و امکانـات مـالــی،
در اختيـار نـدارنـد،
?گـروه ديگر، آنـان کـه شمشير کشيـده،
و شـر و فسـادشــان را آشـکار کــردهانــد.
لشـگرهــای پيـاده و سـواره خــود را گـرد
آورده، و خــود آمــاده کشتـار ديـگراننــد،
ديـن را بــرای بـه دسـت آوردن مـال دنيا
تباه کردند که يا رئيس و فرمانده گروهی
شـونـد، يــا بــه منبـری فـرا رفتـه، خطبه بخوانند،
چـه بـد تجارتی، که دنيا را بهای جان خود
بدانی وبا آنچهکه در نزدخداست معاوضه
نمایی ..
?گروهیديگر، بااعمال آخرت،دنيا ميطلبند،
وبا اعمال دنيا در پیکسب مقامهای معنوی
آخرت نيستند،
خـود را کوچـک و متواضع جلـوه مـیدهند،
گامهـا را ريـاکارانـه کوتـاه بـرميدارنـد،
دامـن خــود را جمـع کــرده،
خـود را همانند مــومنان واقعی میآرايند،
و پـوششی الهی را وسيله نفاق و دورویی
و دنياطلبی خـود قـرار مـیدهند ..
? وگروهی ديگر، با پستی و ذلت و فقدان
امکانات، از بـه دست آوردن قـدرت محروم
ماندهاند، که خود را به زيور قناعت آراسته،
و لباس زاهـدان را پـوشيدهانـد.
اينـان هـرگز، در هيچ زمـانی از شب و روز،
از زاهــدان راستين نبـودهانــد ..
“منتخبی از خطبه ۳۲ نهج البلاغه”