در زمان مرحوم ملاعلی كنی،
در زمان مرحوم ملاعلی كنی، یك روستائی هر وقت خدمت آقا میرسید، همین كه وارد اطاق میشد عطری فضای اطاق را پر میكرد به او گفتند چه عطری مصرف میكنی جواب نداد یك روز آقا پرسید برای مردم بگو از چه نوع عطری استفاده میكنی،
گفت: هیچ عطری استعمال نمیكنم لكن حقیقت این است كه من بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) بسیار صلوات میفرستادم،
شبی در عالم رۆیا دیدم در مكانی جمعیت نشستهاند، من هم آنجا بودم، ناگاه دیدم وجود مقدس و نازنین نبی اكرم (صلی الله علیه و آله) وارد مجلس شد فرمود چه كسی بیشتر از همه بر من صلوات میفرستد، هیچ كسجواب نداد من هم سكوت كردم با خود گفتم شاید اینها بیشتر از من صلوات بر محمد و ال محمد میفرستند.
مرتبه دوم پیامبر همین سۆال را كرد، كسی پاسخ نداد بار سوم سۆال فرمود هیچ كس جواب نداد سپس پیامبر به من اشاره كرد و فرمود تو از همه كس بر من بیشتر صلوات میفرستی برخیز و جلو بیا به خدمت آن حضرت رفتم لبانم را بوسید از خواب بیدار شدم از آن روز هر گاه تنفس میكنم بوی عطر از دهانم بیرون میآید و فضا را معطر میكند.