درخانه اگر کسی است،
21 بهمن 1397
آقا بعد از تجدید وضو ، مثل همیشه در بین راهرفتن ، مشغول خواندن نماز نافله شدند.
احساس کردم در صدایشان لرزشی هست.
سرم را به سمتشان چرخاندم.
همانطورکه سرشان پایین بود و نماز میخواندند ، مثل ابر بهار از چشمهایشان اشک میبارید.
ترسیدم.
نمیدانستم چه اتفاقی افتاده است؟
تا نمازشان تمام بشود ، دلم هزار راه رفت.
بعد از نماز ، آقا زیر لب گفتند:
اینها چه کردند با دختر پیغمبر
و باز اشک بود که از محاسن سفید روی زمین فرو میریخت…
#آیت_الله_بهجت
? درخانه اگر کسی است، ص۵٩
#شبتون_شهدایی
التماس دعای فرج….
? اللهم عجل لولیک الفرج…?