#دعا_برای_بقای_ظالم
#دعا_برای_بقای_ظالم
از جملهٔ روایات مهمی که درباره صفوان آمده و حکایت از ایمان و اطاعتش از ائمه دارد، روایتی است که ماجرای کرایهدادن شترها به هارون عباسی را نقل میکند:
صفوان شتر زیادی داشت که از کرایه دادن آنها، معیشت و زندگی خود را میگذراند و از همین جهت به او جَمّال میگفتند. روزی خدمت حضرت امام کاظم(ع) رسید.
آن حضرت به او فرمود: همه چیز تو خوب است جز یک چیز! سؤال کرد: فدایت شوم آن چیست؟ امام فرمودند: اینکه شتران خود را به این مرد (هارون) کرایه میدهی.
صفوان گفت: من از روی طغیان و تکبر و لهو چنین کاری نمیکنم. چون او به راه حج میرود، شتران خود را به او کرایه میدهم. خودم هم خدمت او را نمیکنم و همراهش نمیروم، بلکه غلام خود را همراه او میفرستم.
امام فرمودند: آیا از او کرایه طلب داری؟ گفت آری. امام فرمود: آیا دوست داری او باقی باشد تا کرایه تو به تو برسد؟ صفوان گفت: آری. حضرت فرمودند: کسی که بقای آنها را دوست داشته باشد ، از آنان خواهد بود و هر کس از آنان (دشمنان خدا) باشد، جایگاهش جهنم خواهد بود.
صفوان جمال بعد از این گفتگو با امام کاظم(ع)، تمامی شتران خود را فروخت. وقتی این خبر به هارون رسید، او را خواست و به او گفت:
به من گزارش دادهاند که تو شترهای خود را فروختهای، چرا این کار را کردی؟ او گفت: چون پیر و ناتوان شدهام و غلامانم از عهده این کار برنمیآیند. هارون گفت: هرگز!
میدانم که تو به اشاره موسی بن جعفر(ع) شتران خود را فروختی، صفوان گفت مرا با موسی بن جعفر چه کار؟! هارون گفت بگذریم(بی خیال) به خدا سوگند اگر حق مصاحبت تو با من نبود، ترا میکشتم.