دل ربایی از دشمن
03 اسفند 1397
دل ربایی از دشمن
?هنگامي که امام حسن عسکری علیه السلام در زندان بودند، عباسيون و دشمنان و ديگران نزد صالح رفتند و به او گفتند: «بر امام سخت گير و او را راحت مگذار». صالح گفت: چه کنم؟ دو نفر از نانجيبترين مرداني را که ميتوانستم پيدا کنم، بر او گماشتم. آن دو نفر اهل عبادت و نماز و روزه شدند. آن دو را احضار کرده پرسيدم: «در آن مرد چه ديديد؟» گفتند: «چه ميتوان گفت درباره مردي که روز را روزه ميگيرد و شب را تماماً زنده ميدارد. نه سخن ميگويد و نه به جز عبادت به کاري مشغول ميشود. چون به او مينگريم زانوهایمان به لرزه ميافتد و حالي به ما دست ميدهد که نميتوانيم خود را نگه داريم». چون عباسيون اين سخن را شنيدند، نااميد و سرافکنده بازگشتند.(كافي، ج 1، ص512.)