#دلواپسی
#دلواپسی
✍️ اینجا تهران است….. به افق #دلتنگی
و دلم هوای سادگی تو را کرده؛ فرمانده!
مگر میشود، با تو چشم در چشم شد، و مجنون نشد؟
حالِ سربازت عجیب خــراب است!
کمی هوایِ مَلَسِ جاده ی” نجف ـ تو “را می خواهد و یک جرعه لبخند در پای عمود ۱۴۵۲، از چشمانِ عاشق کُشِ عباس، تا روبراه شــود…
فرمانده جان؛ دلم برایِ خودِ خودم تنگ شــده…
همان خودی که برای درد، آغوش می گشود، و هیــچ مانعی، او را از رسیدن به #تو بازنمی داشت!
✨ با من چه کــرده ای؛ که یازده ماه است،
نتوانسته ام خیالم را ، به خودم ملحق کنم…
قلب من همان جا، جاماند؛ روی زمین… کنار عمود ۳۱۳ … و من ماههاست آنجا خانه کردهام.
✨بی تابِ آغوشت شده ام!
دیگر اینجا برای زندگیِ من تنگ شده است!
تنــگِ تنــــــگِ تنـــــــــگ…..
مگر میشود طعمِ آغوشــــــِ تـــو را چشیـــد و مجنون نشــد؟
این خاصیت #دارالجنون است؛ فرمانده❤️