#دمی_با_شهدا
23 خرداد 1398
#شهید_سید_ابراهیم_شجیعی
وقتی شهید شد دیدم آروم افتاده بود روی خاک، انگار سالها بود که خوابیده، بی دغدغه، به گردان ابلاغ شده بود هرکسی که شهید شجیعی رو دیده بیاد سنگر فرماندهی، با بچهها رفتیم سنگر شهید فرومندی، هرچه خواستم حرف بزنم، نشد! بغضم ترکید، شروع کردم به گریه کردن.
شهید فرومندی بغلم گرفت و گفت: دردت رو میفهمم.
«شجیعی قبل از عملیات خواب …
#دمی_با_شهدا
نگاهی احساسی و متفاوت