رضا به قضای الهی
?رضا به قضای الهی?
?حضرت موسی به شخصی برخورد که کور و کر بود و دست و پا هم
نداشت. به یك تکّه گوشت شبیهتر بود تا انسان. از او پرسید ?حالت چطور است؟
یعنی دنیا را و ربّت را چگونه میبینی؟ آن شخص در پاسخ موسی گفت:
?کیست در این دنیا که حالش مثل من باشد؟ چشم ندارم، درنتیجه آنچه را خدا
راضی نیست نمیبینم. گوش ندارم درنتیجه سخنی را که خدا دوست ندارد
نمیشنوم.? پا ندارم درنتیجه به جایی که خدا راضی نیست نمیروم.? دست ندارم
درنتیجه کاری را که خدا نمیپسندد نمیکنم و کسی را که خدا نمیخواهد بزنم
نمیزنم. پس در همهی عالَم کسی که حالش از خوبی به من برسد نیست. موسی
از معرفت و رضامندی و شاکربودن او بسیار متعجّب شد. ما هم سعی کنیم
کارهای خدا را با حسن ظنّ تعبیرِ خوب کنیم تا انشاءاهلل به ارزشِ دادنها و
ندادنهای خدا پی ببریم. شکر حقیقی هر نعمت درك ارزش آن نعمت است.
خدا حاج آقا دولابی را رحمت کند، خدا به ايشان غير از برکات بسيار عظيم باطنی
عمر طولانی هم داده بود، ايشان زمان قاجاريّه را هم يادشان بود، نقل میکرد و میگفت:
?شخصی در دربار قاجار نوکر بود. يكبار ناصرالدّين شاه به او گفته بود قرمساق اين چه
کاری است که تو میکنی؟ او در هر مجلسی که میآمد به عنوان افتخارخودش میگفت:
سلطان صاحبقران به من فرمودند قرمصاق اين چه کاری است که میکنی. به او فحش
داده بود؛ امّا او خيلی کِيف کرده بود و هرجا هم میرسيد تعريف میکرد که سلطان
صاحبقران به من چنين حرفی زده است. انشاءالله ما هم در دستگاه خدا اين حُسن ظنّ،
اعتماد و باورمندی را به خدا داشته باشيم و خدا هرکاری کرد کلّی کِيف کنيم.
?بوسه و دشنام را تك تك بده تا ببينم زين دو شيرينتر کدام؟
قاطیِ هم نده که نفهمم. جدا به من بوسه و فحش بده تا ببينم وقتی مرا می بوسی و
اجازه میدهی من تو را ببوسم لذيذتر است يا وقتی فحشم میدهی؟ نمیدانم کداميك
شيرينتر است؟
?ای جفای تو ز مِهرت خوبتر انتقام تو ز جان محبوبتر
نمیدانم کداميك واقعاً شيرينتر است؟ اگر به خدا حُسن ظنّ داشته باشيم هر اتّفاقی در
زندگيمان پيش آمد، میدانيم خدا پيش آورد؛ خدای محبوب ما، خدای خوب ما، خدای
رحمان و رحيم ما، خدای حكيم و عليم ما پيش آورد، در اين عالم غير خدا کسی کاره ای
نيست؛ لذا يقين میکنيم که خوب است و خيری در آن هست » الخیر فی ما وقع « حتماً
خيری در اين هست و ذهن ما میگردد و بالاخره يك تعبير خوب از آن پيدا میکند
چکیده مبحث رضا استاد طیب