روزی استادی، رو به یکی از پسرهای کلاسش کرد و گفت:
? روزی استادی، رو به یکی از پسرهای کلاسش کرد و گفت:
⁉️ “اگه امروز که از خونه اومدی بیرون، اولین نفر تو خیابون بهت میگفت زیپت بازه، چی کار میکردی؟”
?پسره گفت: “زود چکاش میکردم.”
⁉️استاد گفت: “اگر نفر دوم هم همینو میگفت، چطور؟”
?پسره گفت: “با شک، دوباره زیپم رو چک میکردم.”
⁉️استاد پرسید: “اگر تا نفر دهمی که میدیدی، میگفت زیپت بازه، چطور؟”
?پسره گفت: “شاید دیگه محل نمیذاشتم.”
⁉️استاد ادامه داد: “فرض کن از یه جا به بعد، دیگه هرکی از جلوت رد میشد، یه نگاه به زیپت میانداخت و میخندید.? اون موقع چیکار میکردی؟”
?پسره هاج و واج گفت:
“شاید لباسم رو میانداختم روی شلوارم.”
⁉️استاد با پرسش بعدی پرسید : “حالا اگر شب، عروسی دعوت باشی، حاضری بری؟”
?پسره گفت: “نه! ترجیح میدم جایی نرم تا بفهمم چه مرگمه.”
?استاد یهو با حالت خنده گفت:
“دِ لامصبا! انسان اینجوریه که اگر هی بهش بگن داری گند میزنی، هرچی که باشه، باورش مــــیشه. امروز سوار تاکسی شدم، راننده از کنار هر زن راننده ای رد میشد، کلی بوق و چراغ میزد. آخر سر هم با صدای بلند داد میزد که: “بتمرگ تو خونهات با این دست فرمونت.”
✅خب این زن بدبخت روزی ده بار این رو از این و اون بشنوه، دستفرمونش خوب هم که باشه، اعتماد به نفسش به فنا میره!
? پسفردا میخواین ازدواج کنین، دوست دارین شریک زندگیتون یه دختر بیاعتماد بهنفس باشه یا یکی که اعتمادبه نفسش به شما انـــــرژی بده؟”
⚠️⚠️ “حــــواستون باشه! اگر امنیت هر آدمی رو از میون ببرین، نه تنها خدا طعم شیرین زندگی رو بهتون حروم میکنه، جهانـــی رو که توش قراره زندگی کنین رو هم خراب میکنید."?
#یک_نکته_ازاین_معنا
?جهانی که برای زنان جای بهتری باشد، آن جهان برای مردان نیز جای بهتری خواهد بود.