روسری قرمز
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم
?روسری قرمز
?هنوز #ازدواج نکرده بودیم تو یکی از سفراش همراش بودم تو ماشین? یه #هدیه بهم داد. اولین هدیه ش به من بود؛ خیلی خوشحال شدم ?همونجا بازش کردم، #روسری بود.
?یه روسری قرمز با گلای? درشت، جا خورده بودم. با #لبخند و شیرین گفت: “بچهها دوست دارن باروسری ببیننت"? میدونستم که بهش ایراد میگیرن که چرا #خانومی رو که بیحجابه با خودت میاری
?خیلی #سعی میکرد منو به بچهها نزدیک کنه. میگفت: “ایشون خیلی خوبن .? اینطور که شما فکر میکنید نیست به #خاطر شما میان اینجا و میخوان از شما یاد بگیرن…انشاءالله خودمون یادش میدیم☺️
?نگفت این #حجابش درست نیست نگفت مثه ما نیست؛ نگفت فامیلش چنین و چنان هستن‼️ این رفتارش خیلی روم اثر گذاشت? اون منو مثه یه بچه ی کوچیک قدم به قدم جلو برد و به #اسلام آورد.نُه ماه زیبابا هم داشتیم?
#شهید_دکتر_مصطفی_چمران