روش امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشريف) در امور مالی حكومت بر مبنای مساوات قرار دارد
?سيره اقتصادی امام
?روش امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشريف) در امور مالی حكومت بر مبنای مساوات قرار دارد
❇️و اين همان روش پسنديدهای است كه در زمان پيامبر گرامی اسلام(صلی الله عليه و آله وسلم) وجود داشته است و پس از او، اين شيوه تغيير يافت و معيارهای دروغينی برای پرداختهای بی حساب به افراد، جای آن را گرفت و سبب پيدايش فاصله طبقاتی در جامعه اسلامی آن روز شد و اگر چه امام علی(عليه السلام) و امام حسن(عليه السلام) در مدت خلافت خود به نظام برابری در پرداخت اموال مسلمين پای بند بودند ولی پس از ايشان بنی اميه اموال مسلمانان را مانند ملك شخصی خود و بر طبق مصالح فردی، به كار میبردند و از اين راه پايههای حكومت نامشروع خود را محكم میكردند. آنها زمينهای كشاورزی يا غير آن از ثروتها و اموال عمومی را به نزديكان خود میبخشيدند و اين كار كه به ويژه در زمان خليفه سوم و دوران بنی اميه رايج گرديده بود حالتی رسمی پيدا كرد.❌
?امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشريف) كه مظهر عدالت و دادگری است، بيت المالِ مردم را به عنوان ثروتی عمومی كه همگان در آن شريك هستند قرار میدهد به گونهای كه هيچ گونه تبعيض و امتياز خواهی در آن راه نداشته باشد و بخشش ثروتها و زمينها به كلّی ممنوع باشد.
?پيامبر(صلی الله عليه و آله وسلم) فرمود:
?«… اِذا قامَ قائِمُنا اضْمَحَلَّت الْقَطائِعُ فَلا قَطائِع (1)؛ زمانی كه قائم ما قيام كند، قطايع (زمين هايی كه زمامداران و حكام جور در مالكيت خود در آورده و يا واگذار كرده اند) از بين میرود به طوری كه ديگر قطايعی در ميان نخواهد بود.»
❇️و ديگر از شاخصههای شيوه مالی امام آن است كه در راستای رفع نيازهای مادّی و ايجاد رفاهی معقول برای زندگی تمام افراد، امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشريف) اموال فراوانی به مردم میبخشد و در حكومت او هر نيازمندی كه از او طلب میكند، اموال زيادی دريافت میكند.
✅پيامبر(صلی الله عليه و آله وسلم) فرمود: «… فَهُوَ يحْثُوا الْمالَ حَثْواً (2)؛ او (مهدیعجل الله تعالی فرجه الشريف) اموال را به فراوانی میبخشد.»
?و اين شيوه برای ايجاد زمينههای اصلاح فردی و اجتماعی است كه هدف بزرگ امام خوبان است. آن حضرت با بی نياز كردن مردم از جهت مادّی، در پی ايجاد زمينه مناسب برای پرداختن افراد به طاعت و عبادت پروردگار است.
?پی نوشت ها:(1)بحارالانوار، ج52، ص309.
(2)معجم احاديث الامام المهدى(عليه السلام)، ج1، ص232، ح143.