سخنان مهم سیدحسن نصرالله در جمع ایرانیان لبنان
?سخنان مهم سیدحسن نصرالله در جمع ایرانیان لبنان
❌قبل از پیروزی انقلاب، شیعیان لبنان مظلوم، محروم و بی پناه و بدون حامی بودند !
فرانسه به مسیحیان کمک می کرد و مسیحی ها فرانسه را ام الحنونه ( مادر مهربان ) لقب میدهند.
روسیه از ارتدوکس ها حمایت می کردند.
انگلیس از دروزی ها.
سنی ها توسط سعودی و مصر حمایت می شدند.
❌اما شیعیان هيچ حامی نداشتند و از صفوی تا پهلوی هم حامی شیعیان نبودند.
در معادلات داخلی لبنان در حاشیه بودند و در همه زمینه های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بیسواد و فقیر بودند
❌در کتابی خواندم که علامه سید شرف الدین بزرگ مرجع شیعه قصد داشت که یک مدرسه ابتدایی برای شیعیان لبنان بنا کند؛
حدود چهل تن از علما را جمع کرد و نامه ای به رئیس جمهور نوشتند که مجوز ساخت یک مدرسه را بگیرند.
چهل فقیه نتوانستند نه پولی جمع کنند و نه یک مجوز مدرسه بگیرند
❌شیخ محمد جواد مغنیه، از اقوام شهید حاج عماد، که سی سال پیش فوت کرد در کتاب خاطرات خودش می نویسد :
در زمستان سه روز غذا نداشتم و امکان گرمایش هم نداشتم ! پای پیاده از صور به بیروت آمدم و پولی جمع کردم و برای تحصیل به نجف رفتم.
وضعیت شیعیان اینگونه بود.
❌روستاهای شیعیان نزدیک مرز رژیم غاصب صهیونیستی ست ، پس از ۱۹۴۸ و تشکیل رژیم غاصب، اسرائیلی ها هرگاه می خواستند وارد لبنان می شدند.
هرکاری می خواستند می کردند هیچ کسی جلودار آنها نبود و مردم فرار می کردند و حامی نداشتند. به تدریج کوچ کردند و ناحیه جنوبی لبنان با یک میلیون نفر جمعیت شکل گرفت.
تنها امید ما امام موسی صدر بود که از قم آمده بود و هیچ کسی از او پشتیبانی نمی کرد.
حتی علمای لبنان که قائل به جدایی دین از سیاست بودند می گفتند ؛
شما ایرانی هستید، ایشان شیعیان را بیدار کرد
شیعیان اصلا اعتماد به نفس نداشتند، خودباوری نداشتند همان طور که در انتخابات می گویید “میتوانیم” (خنده حضار) در اینجا همیشه عثمانی ها، ابن تیمیه و عباسی ها حکومت می کردند.
شیعیان نمی توانستند اظهار کنند که شیعه هستند، خون آنها حلال بود.
لذا بسیاری از شیعیان سنی شدند ، طرابلس ۱۰۰ سال قبل همه اش شیعه بود،
شهر صيدا اكثرش شیعه بود الان سنی است.
شهر جزین شهید اول عالم جبل لبنان از آنجا بود وقتی دختر شهید اول فوت کرد، ۷۰ فقیه شیعه بر جنازه او نماز خواندند،
اکنون جزین مسیحی نشین است، تعدادی از سادات، مسیحی یا سنی شدند
❌خود مسیحیان می گویند ما سادات و از فرزندان علی ابن ابیطالب هستیم.
میشل عون مسیحی رئیس جمهور فعلی سید است.
از فرزندان امیر المومنین است.
تاریخ ما این گونه بود، بعد از انقلاب ایران شرایط منطقه فرق کرد، وضعیت ماهم متفاوت شد،
ممکن است بگویند ما رهبری امام را ترویج کردیم،
تا قبل از انقلاب و شهادت سید مصطفی خمینی (ره) هیچ خبری نبود،
پس از شهادت سید مصطفی، امام (ره) را شناختیم، حضرت امام، مانند خورشید بود.
هیچ کسی نمی تواند بگوید، من خورشید را معرفی کردم ،
مردم خودشان، بدون واسطه جذب خورشید شدند ،
حتی علمایی که در دل خود ما را قبول نداشتند، امام را تایید کردند،
امام محمد باقر صدر، نقش زیادی در تاریخ مرجعیت شیعه داشت، شهید صدر خیلی به امام (ره) کمک کرد.
ما با انقلاب متولد شدیم، ما موجودیت و حیات خود را با انقلاب بدست آوردیم !
❌مهمترین نمونه تجربه ولایت فقیه، در خارج از کشور در لبنان به دست آمد،
اگر الان عزیز، کریم و زنده هستیم، حیات داریم؛
نه به خاطر سلاح یا پول و کمک های ایران است،
بلکه به خاطر عمل به اعتقاد به ولایت فقیه است
❌اصل ولایت فقیه ! مسبب الاسباب و علة العلل می باشد.
شیعیان از کشورهای مختلف می آمدند از تشکیلات، ساختار و بدنه حزب الله و تجربه ما سوال می کردند، که چگونه حزب الله شدیم.
به آنها می گفتم، این ها جسم و بدنه حزب الله است،
از روح حزب الله سوال کنید و آن اعتقاد به ولایت فقیه است،
اعتقاد ما به ولایت فقیه با بسیاری از ایرانی ها که ولایت را قبول دارند، فرق می کند !
اعتقاد ما قوی تر است.
من چند مرحله برای اعتقاد به ولایت فقیه قائلم :
- ما معتقدیم اطاعت از ولی فقیه مانند اطاعت از معصوم است !
- ما اعتقاد داریم، اگر ولی فقیه فرمود:
پیشنهاد و نظر من این است ( حتی اگر امر نکرد ) ما باید اطاعت کنیم.
در ایران می گویند ایشان دستور ندادند، پیشنهاد کردند.
- ما بالاتر از قانون اساسی به ایشان اعتقاد داریم !
برخی می گویند در قالب قانون اساسی،
ایشان می گویند بهتر است این گونه عمل کنید،
ما این نظر را تکلیف و واجب می دانیم
- ما در لبنان وقتی در شورای حزب الله بحث می کنیم، اگر احتمال بدهیم این کار را بکنیم، حضرت آقا ناراحت می شوند، بدان عمل نمی کنیم !