سلام حضرت حیات ، مهدی جان
18 فروردین 1398
سلام حضرت حیات ، مهدی جان
??????
من آن بیمار محتضرم که سالهاست جان به لبم ، که زندگی در فراق تو از هزار بار مُردن هم هراس انگیزتر است .
ایستاده ام بر کرانه ی بی کسی و نظاره می کنم دست و پازدنم را در اقیانوسِ سردِ بی تو بودن …
???
بیا ای اکسیر شفابخش .
بیا و با نگاه نرگسی ات و با شمیم محمدی ات و با عطر زهرایی ات و با نفس های حیدری ات … دوباره به زندگی بازگردان این منتظرِ خسته را …