سلام مولای من ، مهدی جان
                    17 شهریور 1398                 
                                        
                        
            
            سلام مولای من ، مهدی جان
وقتی قلبم در حرارت روضهها گُر میگیرد و سیلاب اشک بی امان، پهنای صورتم را میپوشاند، با ذره ذرهی وجودم زیر لب زمزمه می کنم : این الطالب بدم المقتول بکربلا…
▪️اللّهُمَّ عَجِّل فَرجَ 
▫️منتَِقمِ الزَّهرٰاء سَلٰامُ اللهِ عَلَیها