#سلوک_مهدوی #قسمت1⃣1⃣
❣️﷽❣️
✨ #سلوک_مهدوی
#قسمت1⃣1⃣
⬅️تشرف علامه طباطبایی
??دراین قسمت نکات مهدوی از انسان والا مقامی چون علامه طباطبایی بزرگوار خواهیم گفت
?علامه طباطبایی ابتدا درقم درس می خواندند و سپس به نجف رفتند زمانی برای طلبه های نجف ازایران پول میرسید در آن زمان بین ایران و عراق اختلاف نظرهایی افتاد علامه روزی مشغول مطالعه بود که کتاب را بست و گفت نکند الان که اوضاع بین ایران و عراق تیره ، تار شده این پول به ما نرسد و ما بدون شهریه بمانیم و در این فکرها بود که در خانه به صدا در آمد .در را باز کرد دید که شخصی است که لباس و قیافه اش به افراد این دوره زمانه نمی خورد و قدیمی بود علامه گفت چه کسی هستی گفت من شاه حسین ولی هستم یک مبلغ پول به او داد و گفت علامه طباطبایی خدا فرمود دراین 18 سال ما کی تو را گرسنه نگه داشتیم ؟که تو الان درس و بحث را رها کرده ای و غصه رزق و روزیت را می خوری این را گفت و خداحافظی کرد و علامه هم پول را گرفت و سوالی نپرسید.
?مدتی گذشت.علامه عادت داشت به قبرستان وادی السلام می رفت و فاتحه می خواند همان طور که می رفت قبری را دید که فرق می کرد و احترامش نسبت به بقیه قبرها بیشتر بود ؛ روی قبر را خواند نوشته بود قبر “حسین ولی” تاریخ قبر را نگاه کرد مربوط به سیصد سال پیش هست و تازه یاد آن قضیه افتاد که یکی آمد و پول داد و…
?با خودش فکر کرد این مدت 18سالی که ولی گفت چی بود گفت من 9 سال هست که نجفم و 25 سال درس طلبه گی می خوانم پس 18سال چیه ؟ متوجه شد این سال ها تاریخ عمامه به سر گذاشتنش است یعنی معمم شدنش ، و از آن روزی که طلبه شده تحت حمایت ویژه امام زمان (ع) بود و خدا به او این را رساند دراین سال هایی که طلبه شدی ما کی تو را بدون رزق و روزی گذاشتیم که الان غم و غصه اش را می خوری.
??علامه طباطبایی ادب ویژه ای نسبت به اهلبیت داشت. آیت الله شهید مطهری می گفت که من حکیم و عارف زیاد دیدم اما ویژگی که علامه داشت این بود که نسبت به اهلبیت ، ارادت ویژه ای داشت.
⚜️ هر وقت اسم امام زمان (ع) می آمد یک تواضع خاصی نشان می داد. علامه وقتی در مجالس روضه اهلبیت شرکت می کرد همه می دیدند که اشک های درشت از چشم های مبارک ایشان پایین می ریخت.
?برگرفته از فایل شماره 2 سلوک مهدوی
?استادعبادی
#سلوک_مهدوی
#ادامه_دارد….