سه قضاوت کوتاه و شیرین از امیرالمومنین علی(ع)
سه قضاوت کوتاه و شیرین از امیرالمومنین علی(ع)
☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
(قضاوت اول)
شخصى یهودى خدمت حضرت على (ع) آمد و پرسید: یا على عددى را به من بگو که قابل تقسیم بر ۲ و ۳ و ۴ و ۵ و ۶ و ۷ و ۸ و ۹ و ۱۰ باشد، بى آنکه در تقسیم بر این اعداد، باقیمانده بیاورد.
على (ع) به او فرمود: اگر چنین عددى را به تو بگویم ، اسلام را قبول مى کنى؟ مرد یهودى گفت : آرى.
فرمود: روزهاى هفته ات را در روزهاى سالت ضرب کن، همان عددى خواهد شد که تو مى خواهى. مرد یهودی ۷روز هفته را در ۳۶۰روز سال ضرب کرد، حاصل عدد ۲۵۲۰ شد که قابل قسمت بر اعداد از ۲ تا ۱۰ میباشد، بدون آنکه چیزى باقى بماند.
یهودى، پس از شنیدن این پاسخ صحیح و مشکل، طبق تعهد خود اسلام را قبول کرد.
?عافبت بخیران عالم ج ۱،علی محمد عبداللهی
المخازن ج۱ ص۱۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
(قضاوت دوم)
تقسیم عادلانه
دو نفر با هم به سفر مى رفتند، وقت غذا خوردن فرا رسید، یکى از آنان پنج نان و دیگرى سه نان از سفره خود بیرون آوردند، در این اثناء مردى از کنارشان عبور کرد، آنان رهگذر را به خوردن غذا دعوت نمودند و هر سه با هم نانها را تمام کردند، رهگذر خواست برود، پس عوض غذایى که خورده بود هشت درهم به ایشان داد. در موقع تقسیم پول نزاعشان درگرفت.
صاحب سه نان به صاحب پنج نان میگفت: درهمها را بالمناصفه تقسیم میکنیم، صاحب پنج نان مى گفت: این تقسیم عادلانه نیست، بلکه من پنج درهم و تو سه درهم می برى، به نسبت نانهایى که گذاشته ایم. ولى طرف نپذیرفت تا این که خصومت به نزد حضرت امیرالمومنین علیه السلام بردند.
على علیه السلام به آنان فرمود: بروید و باهم سازش کنید و در این موضوع بى ارزش نزاع و اختلاف مکنید، گفتند: در هر صورت شما حق را براى ما بیان بفرمایید، پس آن حضرت علیه السلام درهمها را به دست گرفت و هفت درهم به صاحب پنج نان داد و یک درهم به آن که سه نان داشت و به آنان فرمود: مگر نه این است که هر یک از شما دو نان و دو سوم نان (که هشت ثلث میشود) خورده اید گفتند: بله. فرمود: بنابراین نانى که رهگذر مصرف کرده هفت ثلثش از صاحب پنج نان و یک ثلثش از صاحب سه نان بوده و روى همین نسبت پولها تقسیم میشوند.
?قضاوتهای امیر المومنین علی(ع)، علامه محمدتقی عسگری
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
(قضاوت سوم)
تقسیم شترها
سه نفر در تقسیم هفده شتر با هم نزاع مى کردند، اولى مدعى یک دوم و دومى یک سوم و سومى یک نهم آنها بودند و به هر ترتیب که خواستند شترها را قسمت کنند که کسرى به عمل نیاید نتوانستند. خصومت به نزد حضرت امیر علیه السلام بردند.
على علیه السلام به آنان فرمود: مایل نیستید من یک شتر از مال خودم بر آنها افزوده و آنها را بین شما تقسیم نمایم؟ گفتند: بله، پس یک شتر بر آنها و افزود و مجموعا هیجده شتر شدند و آنگاه یک دوم آنها را که نه شتر باشد به اولى و یک سوم را که شش شتر باشد به دومى و یک نهم را که دو شتر باشد به سومى داد و یک شتر باقیمانده خود را نیز برداشت
?قضاوتهای امیر المومنین علی(ع)، علامه محمد تقی عسگری