سیر #مهدویت در دوران #امامان معصوم #قسمت (83)
❣️﷽❣️
? سیر #مهدویت در دوران #امامان معصوم
#قسمت (83)
6⃣علم و تمدن
توجه جدی این بزرگواران به دانش های تجربی، به عنوان سطح نخست و نازل دانش های مورد نیاز بشر، در کنار دیگر دانشهای عقلی و نقلی متعالی تر، بیانگر این سیاست برای دوران تمدن سازی ما در آخرالزمان است که اگر چه سطح عالی تمدن، در بازنگری علوم انسانی و سوق دادن آن به سمت مبانی اسلامی قابل دسترسی است،
اما این راه بی شک از درون شکوفایی علوم تجربی و کسب قدرت به معنای امروزین آن از این رهگذر، و سپس حرکت برای استوارسازی مبانی علوم بر اساس باورهای اسلامی و نهایتاً بازگشتی نظام مند و دوباره به دستاوردهای علوم تجربی می گذرد.
در نگاه اسلامی، و بر اساس آن چه از ترتیب عوالم بر یکدیگر گفته شده، علوم نیز در طبقاتی بر یکدیگر ترتب دارند. در یک نگاه کلی و بدون ورود به جزئیات، در سطح نازل آن دانش هایی قرار دارند که از طریق حس و تجربه قابل دستیابی اند. این دانش ها را “دانش های تجربی” نام نهاده ایم که در فلسفه اسلامی بخش “طبیعیات” را به خود اختصاص داده است.
در مرتبه ی بالاتر و با ورود عقل به صحنه ی علم، “علوم عقلی” شکل می گیرد که وظیفه آن ضمن پرداختن به اموری که تجربه ی توان تبیین آن را ندارد، عمل کردن به عنوان ابزاری است برای مهار تجربه و بازداشتن آن از ورود خطا و اشتباه.
عقل و روش های عقلی معیار صحت تجربه است. سرانجام در سطح عالی این علوم، “شهود” قرار می گیرد که وظیفه آن نسبت به عقل همانند وظیفه عقل است نسبت به تجربه:
پرداختن به اموری که عقل از ورود آن عاجز است و کنترل اندیشه های عقلی و فلسفی. علم حاصل از این شهود همان است که در روایت از آن به نوری تعبیر شده که خداوند در قلب هر که بخواهد می اندازد.
تا این بخش از تبیین مراتب دانش، موضوع مربوط به انسان ها و تلاش آن ها برای کسب علم است. اما از آن جا که شهود انسان ها نیز می تواند مورد تعرض شیطان قرار گرفته و دارای خطا اشتباه باشد، شهود معصوم، و در بیانی کاملتر وحی و نقل، یا قرآن و حدیث، ضمن ارائه حقایق بسیار عالی که شهود بشر نیز توان رسیدن به آن را ندارد، وظیفه کنترل شهود بشری را برعهده می گیرد.
تفاوت این مرحله با مراحل پیش از آن در این است که در اینجا وحی و نقل نه تنها به عرصه های شهود بشری ورود پیدا می کنند، که همزمان وظیفه نظارت بر دستاوردهای عقلی و حتی تجربی بشر را نیز در سطوح پایین تر برعهده داشته و بیانگر حقایق بی شماری در این دو عرصه هستند.
وجود موارد قابل توجهی از طبیعیات در قرآن کریم و احادیث معصومین، ناظر بر این کارکرد وحی و نقل می باشد. این چنین است که قرآن کریم در حقیقت و بطون عمیق خود نه تنها کتاب کلیات، که بایستی کتابی بیانگر تمامی حقایق ریز و درشت آفرینش به شمار آورد.
قرآن تجلی وجود پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم و حضرات معصومین و ترجمه مراتب آفرینش است که در اصل خود، نور و در قالب زمینی به شکل کتاب است.
متأسفانه امروزه و در دل تمدن غرب، نه تنها علوم تجربی از بنیان های عقلی و وحیانی خود به دور مانده و استقلالی بی معنی یافته است، که در دل سرزمین های اسلامی و در درون مراکز دانش اسلام نیز اختلاف میان ارباب دانش های گوناگون و تلاش آنان برای دور نگه داشتن شاخه های مختلف معارف اسلامی از یکدیگر به شدت جریان دارد.
کفرآمیز خواندن اندیشه های فلسفی از سوی اهل تفکر و تفکیک، و در مقابل حمله بی امان اصولیون به اخباری گری و بدنام کردن آنان در تاریخ تا حد انحرافی اساسی در تاریخ علم، و موارد بی شمار دیگری از این دست، نتیجه ای جز بروز اختلاف به عنوان حربه قدیمی شیطان و نهایتاً مهجور ماندن قرآن و روایات گرانقدر معصومین، تعطیل عقل و نابالغ ماندن آن، و واگذاری علوم تجربی به پیشرفت های ظاهری غرب و حذف مبحث طبیعیات از کتاب های فلسفی و تعطیل تدریس آن در حوزه های علمیه و دانشگاه ها در پی نداشته است.
به عنوان یک راهبرد علمی برای جمهوری اسلامی ایران در این دوره حساس باید در نظر داشت که در جریان تمدن سازی دانشی به کار می آید که مراتب نور، شهود، عقل و تجربه را طی کرده و هر یک را بر دیگری استوار سازد.
با این ترتیب جریان علم در چارچوب محکمی از قرآن و حدیث، با عرفان و سپس حکمت و فلسفه و مباحث نظری و عقیدتی شروع شده و در شاخه ای به فقه و در شاخه ای دیگر به طبیعیات و علوم تجربی می انجامد. فقه غیر مبتنی بر حکمت و عرفان و قرآن، فقهی بدون ریشه، و قرآن، عرفان و حکمت به فقه نرسیده تلاشی است ابتر و بی حاصل. در خصوص علوم تجربی و طبیعیات نیز این چنین است.
در دوره ای کوتاه از گسترش علوم تجربی در پیشگاه ائمه معصومین این اتفاق راهبری شد و نتایج بسیار درخشانی را در برداشت. دانشمندان بنام آن دوره همانند جابربن حیان و ابن هیثم بصری و بسیاری دیگر محصول این نگاهند.
#ادامه_دارد