شعری توسط يکي از جانبازان قطع نخاعي از گردن خطاب به امام خامنه ای
17 مرداد 1398
شعری توسط يکي از جانبازان قطع نخاعي از گردن خطاب به امام خامنه ای
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
گرچه از دست وپا فتادستم
عهد و پيمان خويش نشکستم
گرچه عضوي نمانده دربدنم
عضوي از عاشقانتان هستم
برلبت چون “خم مي ني” است مدام
از شميم حضورتو مستم
حسرتي هست دردلم که چرا
به شهيدان حق نپيو ستم
خواب ديدم که در رهت آقا
باز سربند يا علي بستم
با همان شور روزهاي نبرد
از سر خاکريز مي جستم
امر کردي به پيش مي رفتم
دشمنت را به تير مي بستم
تاکه برپا بود ولايت عشق
ايچنين روي چرخ بنشستم
گرچه رنجور وخسته ام اما
تا نفس هست با شما هستم