شناخت دنيا پرستان
?? نامه 31 نهج البلاغه:
✍️ (نامه به فرزندش امام حسن عليهالسّلام وقتى از جنگ صفين بازمىگشت و به سرزمين «حاضرين» رسيدهبود در سال 38 هجرى)
3️⃣1️⃣ شناخت دنيا پرستان
همانا دنيا پرستان چونان سگهاى درنده، عو عو كنان، براى دريدن صيد در شتابند، برخى به برخى ديگر هجوم آورند، و نيرومندشان، ناتوان را مىخورد، و بزرگترها كوچكترها را. و يا چونان شترانى هستند كه برخى از آنها پاى بسته، و برخى ديگر در بيابان رها شده، كه راه گم كرده و در جادّههاى نامعلومى در حركتند، و در وادى پر از آفتها، و در شنزارى كه حركت با كندى صورت مىگيرد گرفتارند، نه چوپانى دارند كه به كارشان برسد، و نه چرانندهاى كه به چراگاهشان ببرد. دنيا آنها را به راه كورى كشاند. و ديدگانشان را از چراغ هدايت بپوشاند، در بيراهه سرگردان، و در نعمتها غرق شدهاند،كه نعمتها را پروردگار خود قرار دادند. هم دنيا آنها را به بازى گرفته، و هم آنها با دنيا به بازى پرداخته، و آخرت را فراموش كردهاند.
اندكى مهلت ده، بهزودى تاريكى بر طرف مىشود، گويا مسافران به منزل رسيدهاند، و آن كس كه شتاب كند به كاروان خواهد رسيد. پسرم بدان آنكس كه مركبش شب و روز آماده است همواره در حركت خواهد بود، هر چند خود را ساكن پندارد، و همواره راه مىپيمايد هر چند در جاى خود ايستاده و راحت باشد.