#شهادت_امام_حسن_عسکری_ع
#شهادت_امام_حسن_عسکری_ع
افسوس که آئینه نصیبش سنگ است؛
در کوچهی بی کسی عجب دلتنگ است ..
هر روز غروب خون شد قلبش که؛
این قدر غروب سامرا خون رنگ است ..
یک عمر غریبی و اسیری سخت است؛
دلتنگی و بغض و سر به زیری سخت است ..
از چهرهی تو شکستگی میبارد؛
در اوج جوانی ات چه پیری سخت است ..
امروز که صاحبِ عزایت زهراست؛
چشم همه از غم تو دریا دریاست ..
داغ تو شکست قامت عالم را؛
تو رفتی و «سُرَّ مَن رَأی» بی معناست ..
هم چون شب قدر، قدر تو مکتوم است؛
با تو جلوات چارده معصوم است ..
گفتند به طعنه حج نشد رزقت! نه؛
کعبه ز طواف روی تو محروم است ..
با قلب شکسته شرح هجران دادی؛
یک عمر بهانه دست باران دادی ..
آن قدر تو «یا حسین عطشان» گفتی؛
تا آخر کار تشنه لب جان دادی ..
دل را به مقام قرب خود راهی کن؛
سرشار ز عشق و شور و آگاهی کن ..
گاهی به نگاه خود مرا هم دریاب؛
یعنی تو مرا بقیة اللّهی کن ..
#یوسف_رحیمی
#السلام_علیک_یا_ابا_لمهدی_ع
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج