#شهید را میشناسید❓
19 آبان 1398
پدرم را نشناختم هر وقت در شیراز تشییع #شهدا بود عکس پدرم را با خود میبردم.
یک روز پیرزنی با قد خمیده جلو آمد. مرتب دست بر روی عکس میکشید و آن را میبوسید و سر و صورت خود را تبرک میکرد.
گفتم: مادر! مگر این #شهید را میشناسید❓?گفت: آره مادر، این بندهٔ خدا همیشه به ما #کمک میکرد، مدتی بود ازش خبر نداشتم، پس شهید شده؟ گفتم: آره، خیلی وقته.
بغض غریبی در گلویم نشست، تازه داشتم پدرم را میشناختم.
راوی: فرزند شهید