#شهید_روزه_دار
#خاطرات_شهدا ?
?ماه مبارک رمضان? بود. قرار شده بود #آقاجواد باز هم به #سوریه بروند. یک روز که از خانه پدرش? آمد، به من گفت: “خانم! مامانم میگن #ماه_رمضان را نرو سوریه."?
?گفتم: خوب طوری نیست! خوبه که پیشمون باشی? بمون و بعد از ماه #رمضان برو اون شب رفتیم مهمونی و بعد هم رفتیم #شهدای_گمنام? کوه سفید.
?فردا صبح که از خواب بیدار شد، گفت: من برم بیرون و بیام. وقتی برگشت خونه? گفت: خانم! من دیشب به #شهدا گفتم نمی خوام ماه رمضان را به #سوریه برم? ولی صبح پشیمون شدم و حالا رفتم پیششون و گفتم: ”هر طور #حضرت_زینب صلاح میدونن“
#شهیدجوادمحمدی ششـ6ـم ماه رمضان به سوریه رفتند و یازدهــ11ـم ماه مبارک هم به #شهادت رسیدند….
?نکته ش رو گرفتی⁉️
رابطه #جواد و #شهدای گمنام رو داشتی؟
همش همینه…
نگاه شهید? به قلبته
هر چی میخوای، بخواه…
شهید، #آمین می گوید، دعایت می کند
به شرط اینکه☝️
#شهید? تو قلبتـ❤️
#جز_خدا عشقی نبینه❌
#شهید_جواد_محمدی
#شهید_روزه_دار