شهید مدافع حـــرم احمد اعطایی
شهید مدافع حـ?ــرم احمد اعطایی??
روزقبل شهادتش مادرش زهرا س باخبرش کرد☝️
#شهادت_شب_اول_صفر۹۴
#غروب_جمعه?
#خاطره_ای_شهید_احمداعطایی? ??
#از_زبان_رفقای_مسجد
اومد جلوی در خونه، حالم خیلی خوب نبود، گفت کاری چیزی نداری حاجی؟
گفتم چرا، یه کیلو گوجه میخوام
گفت بشین بریم.?
با موتورش منو برداشت برد ته «بازار جلیلی» توی اون کوچه پس کوچه ها، جلوی یه مغازه ی کوچیک نگه داشت یه کیلو گوجه گرفت وگفت بریم…?
گفتم همین، این همه راه برای یه کیلو گوجه، بابا سر کوچه خودمونم داشت دیگه احمد جان،
گفت این گوجه هاش حرف نداره، ارزون تر هم هست!✅
نشستم که برگردیم سمت خونه، دیدیم سر کوچه خودمون چه گوجه های خوبی داشت، صد تومن هم ارزونتر بود!?
خندیدیم و رسیدیم و وداع!
بعد ها شنیدم که یکی از رفقا می گفت: احمد همیشه سعی می کرد از کسی خرید کنه که هم بیشتر نیاز داشته باشه، هم حواسش به حلال حروم باشه!!!?