شهیده زهره بنیانیان
شهیده زهره بنیانیان
شهیدی از تبار نامه خونین شهدا خواهر مجاهد شهید زهره بنیانیان
متولد دیماه سال 1336
شهادت نهم اردیبهشت 1358
براستی او کیست که لیاقت یافته در بین یاران امام مأوی گزیند ؟
چه سعادتی از این برتر که هم بستر خاکی شوی که در همسایگی شهید بزرگوار و مبارز نستوه آیت اللّه اشرفی اصفهانی باشد !
زهره بنیانیان در یک خانواده متوسط در شهر اصفهان به دنیا آمد . دوران شیرین ابتدایی را گذراند .ورود به دبیرستان همزمان با آشنایی اش با الفبای مذهب بود آنجا که برای حفظ حجاب مدت دو هفته از رفتن به کلاس محروم می ماند و بعداً با تعهد والدین اجازه ورود به کلاس می یابد . در عصری که بی بند و باری برای هر دختری امتیاز است وی حجاب را برمیگزیند . آشنایی با کتب شهید مطهری و شریعتی را از همین دوران آغاز میکند . در جلسات مذهبی شرکت و از آنجا به سوی سیاست کشیده میشود . (مادر او میگوید : زهره خیلی قرآن میخواند . از هر فرصتی برای دعا و نیایش استفاده میکرد . ذکر و یاد خدا همه وجودش شده بود . یک روز در آشپز خانه کمک میکرد و با همدیگر غذا می پختیم ، چند النگو در دست داشت بخار النگو ها را داغ میکرد دیدم که زهره عمداً دستهایش را روی بخار داغ میگیرد تا النگوها داغ شوند و بعد کمی آنها را به دستش می چسباند به من نگاه کرد و گفت : مادر نمیدانم آیا طاقت آتش سوزان جهنم را دارم یا نه ؟ تنی که تحمل این دما را ندارد چگونه آن آتش را تحمل کند .
خانم غازی استاد اخلاق و از شاگردان بارز و نمونه بانو امین درباره شخصیت او میگوید : زهره بنیانیان از ده ، دوازده سالگی به کلاسهای ما می آمد . حرف های معمولی او را خسته میکرد ولی درباره اصول عقاید بخصوص توحید و معاد باعث شادیش بود . در نیمه شب ها که با با خدا راز و نیاز میکرد مشاهداتی عرفانی داشت که آن را برای ما بازگو میکرد و به سفارش ما همه آنها را در یک دفتر چه یادداشت می نمود . وقتی خصوصیات اخلاقی او را به خانم بانو مجتهده امین (اولین بانوی مجتهده ) گفتم سفارش کردند که حتماً با او به طور خصوصی کار شود چون روحی بزرگ داشت . او حقیقتاً یک روحیه ملکوتی داشت . )
تغییرات عمیق رفتاری او خانواده را نگران میسازد . فامیل که این نوع رفتار برایشان قابل توجیه نیست کم کم به او مهر جنون (دیوانگی)میزنند . شکاف عمیقی را بین خود و خانواده احساس میکند . این فاصله ابتدا در قالب حجاب و پوشش اسلامی و بعداً بارعایت موازین شرعی و بجا آوردن عبادات از جمله نماز شب که خیلی ها با آن بیگانه بودند شکل میگیرد . مطالعه قرآن گاهی آن قدر وقت او را میگرفت که اطرافیان حتی مادر را به تعجب وا میداشت .
این تضاد فرهنگی که شروع رشد شخصیت ویژه زهره است با یک ازدواج ناخواسته و نا بهنگام به اوج خود میرسد . در اواخر سال تحصیلی 55-54 با اینکه سال تحصیلی را به پایان نبرده و در سش نیمه کاره مانده عازم کشور آلمان میشود . در حالیکه در فرودگاه اشک میریزد و تقاضای ماندن را دارد و این تصمیمی است که خانواده برای او گرفته اند و شاید مسیر سرنوشت او اینطور رقم زده شده بود چرا که خداوند در قرآن میفرمایند : < و چه بسا شما از چیزی کراهت دارید در حالیکه خیری در آن برای شماست > عازم سرزمینی میشود که با او و هویت مذهبی اش بیگانه است .
نامه های او به مادر همه حاکی از فشارهای روحی زیاد ، ناهمگونی فرهنگی و اشک و ناله است .
پس از شکست در ازدواج از طریق تماس با دوستان و راهنمایی ایشان و راهنمایی ایشان به لبنان رفته و به مبارزین فلسطینی می پیوندد . در لبنان یک دوره نظامی میبیند و سال 56 به ایران بازمیگردد.
باز گشت او همزمان با سالهای پر تلاطم تغییر رژیم شاهنشاهی به انقلاب اسلامی است .
فعالیت های انقلابی و مذهبی خود را در قالب شرکت در جلسات مذهبی ، سخنرانی ، توزیع نوارها و کتب و اطلاعیه های امام در شهر اصفهان ، قم و تهران و تشکیل کلاسهای رزمی (تکواندو ) به اوج خود میرساند تا آنجا که از طرف ساواک نیز دستگیر میشود ولی با زیرکی خاص چون مدارک را از بین برده بود آزاد میشود .
در این دوره مبارزات ، او با یکی از همرزمانش ازدواج میکند و به خانه ای قدم میگذارد که با خانه پدری اختلاف اقتصادی فراوان دارد . مهرالسنته حضرت زهرا سلام اللّه علیه و یک حلقه ساده شروع زندگی اوست .
(ایشان با سیدسلمان صفوی برادر مشاور مقام معظم رهبری وفرمانده سابق کل سپاه سید رحیم صفوی ازدواج میکنند)
روزهای انقلاب به سرعت سپری میشود و بالأخره در اردی بهشت 1358 با حضور در یک عملیات نظامی بر علیه گروهک های ضد انقلاب در درگیری درفولاد شهر اصفهان به شهادت رسیده و پرونده پر تلاطم زندگی اش و فرزند در بطنش بسته میشود.
لازم به تذکر است ایشان توسط نفوذی های اول انقلاب در داخل سپاه پاسداران بشهادت رسید
روحش شاد و راهش پر رهرو باد.