شهیـد مدافـع حـرم حـاج محمـد شالیڪار
21 آذر 1398
یک روز به خوابم آمد و گفت: من به خواسته ی خودم که #شهادت بود، رسیدم☺️?
وقتی برای دومین بار با خانم شهربانو نوروزیان(همسر شهید) هماهنگ میکردم تا کارهای مربوط به کتاب را انجام دهیم، همان شب دوباره خواب او را دیدم?
انگار نه خواب بودم و نه بیدار.ـ.
آمد و گفت: کتاب (خداحافظ دنیا) رو بده ببینم چه کار کردی!
جزوه ی آماده شده ای را جلوی او گذاشتم?. جزوه را برداشت و به چند صفحه اش نگاهی انداخت و با لحن تلخی پرسید: از حضرت زینب چی نوشتی?؟
نگاه مبهوتم به چشم های نافذش گره خورده بود. بعد از سکوت کوتاه زبان باز کردم و با شرمندگی گفتم: چیزی ننوشتم?!
گفت: از مصیبت #حضرت_زینب(ع) بنویس ??
از خواب برخاستم. ناخودآگاه می گریستم و می گفتم: الله اکبر… الله اکبر… الله اکبر.??
شهیـد مدافـع حـرم
حـاج محمـد شالیڪار?
#سالروزشهـــادت?