? صلّی اللهُ علیکَ یا ساقیَ العَطاشَی ?

?تا که دریای فضائل آب روی آب ریخت
ازهمان دم تا همیشه آبروی آب ریخت

?می دهد درس جوانمردی ،ادب تا روز حشر
اشک افسوسی که او در گفتگوی آب ریخت

?تا ابد این ننگ ماند بر پلیدان برفرات
خون سقای ادب در جستجوی آب ریخت

♦️اوج نامردی آن نامردمان فواره زد
تا که خون نوگلی در آرزوی آب ریخت

♦️می کشد ما را به آتش یاد روزی کز عطش
برگ و بار باغ حیدر روبروی باغ ریخت

?علقمه چون خدمت عترت نیامد، روزگار
ناله های حسرت و غم در گلوی آب ریخت

✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️

?اشک ازچشمان مشک از غربت عباس ریخت

ماجرای مشک در ما یک جهان احساس ریخت

♦️درغروب ماه و خورشید و طلوع نیزه ها
اشک آن منظومه بر شب خُرده الماس ریخت

♦️تا عمود شب پرستی ماه را در خون کشید
اشک وامظلوم مادر از نگاه یاس ریخت

♦️درکویر ناجوانمردی ذلت یاوران
بر بهار غنچه ها طوفان خشم داس ریخت

?حرمله کل رذایل در کمان کینه کرد
خون عصمت ازگلوی غنچه حساس ریخت

?خون آن خورشید باران آور از دست دعا
با لب تشنه به تیغ لشکر خناس ریخت

?خشک مغزی بین که خون سید اهل بهشت
را همان قوم ز حق آگاه بس وسواس ریخت