عشق وصال
29 مرداد 1394
پـس از یک عـمر نشـستن به پـای ایـن یـا آن کـنون ز عشق تو بیمـار هســتم آقا جان
قــرار بســـتم و چـندین هــــزار ســال بــر آن ســر قـرار خــودم هـــم نشـستم آقا جان
صداقتی است بی مرز و تبسمی که رنگین کمانی است
و بر شانه ی نسیم خواهی گذشت و
صبح در نگاهت خواهد خندید
مــولای مـن !
مــولای مـن !خود نیز آمدنت را دستی به دعا بردار
باشد که این دیدگان شرمسار
دیدارت را دریابند.
یـا ابـا صـالح المـهدی ” عـجل الله تعالی فرجه الشریف “
خواهــی آمـد…