معماری باز بستر بی عفتی
«در دنیای امروز، مسکن الگوی خاصی پیدا کرده است؛ در مدلهای جدید آپارتمانی، هرکس واحد مجزایی دارد و معاشرتهای قدیمی و روابط ارحام، کم فروغ شده و روابط اقشار، انضباط درستی ندارد.
در سبک قدیم، خانوادهها بزرگ و عشیرهای بودند و یک پدر با فرزندانش در یک خانه زندگی میکردند و فرهنگ معاشرت خاصی در آنجا حاکم بود و اخلاق خاصی بین ارحام شکل میگرفت. در خانههای قدیمی که هنوز هم در بعضی شهرها وجود دارد، غیر از اینکه دارای بخشهای اندرونی و بیرونی بودند، درب آنها دوکوبه، یکی مخصوص آقایان و دیگری مخصوص بانوان داشت که معلوم میشد آن کسی که درب خانه را میزند زن است یا مرد و چه کسی باید پشت در به استقبال برود، یعنی نوعش انضباط و دقت در مواجهه اقشار وجود داشت و ارزش و اخلاقی خاصی رعایت میشد.
در معماری هم دو سبک وجود دارد:
معماری برونگرا و معماری درونگرا. در معماری درونگرا مناسبات معماری به گونهای تنظیم میشود که روابط انسان هم تحت تاثیر آن تنظیم میشود. در معماری درونگرا رابطه اقشار محدود مِیشود و مراعات روابط عفیفانه بین زن و مرد آسان است و اگر کسی بخواهد در چنین خانهای عفیف نباشد باید خیلی زحمت بکشد و آبروی خود را به خطر بیندازد و بیعفتی کند! ولی در معماری جدید و برونگرا که ساختمان (open) بنا میکنند، پنجرهها به گونهای است که از بیرون به داخل خانه اشراف وجود دارد؛ در داخل خانه هم آشپزخانه باز است و در سالن پذیرایی این خانه محرم و نامحرم رفت و آمد میکنند؛ در این حال، بستر بیعفتی فراهم میشود؛ یعنی رعایت حجاب و عفت برای بانوی خانه که میخواهد پذیرایی کند، دشوار میشود».
پی نوشت:
استاد سیدمحمّدمهدی میرباقری (کتابک سبک زندگی)
حريص تر شدن مرد با حجاب زن
طرفداران کشف حجاب چه می گویند؟
گویند مفسده حجاب دو چیز است:
یکی آن که حجاب مانع ترقی زن است و زن را از هر کمال و فضیلت محروم می گرداند و بزرگتر، جلوگیر آنها از کسب علوم و صنایع و تجارت و فلاحت و آنچه موجب استقلال و سعادت آنها است .
هر دانشمندی می داند که تعلیم و تعلم و کسب علوم به هیچ وجه منافات با حجاب ندارد و حجاب مربوط به رشد عقلی و عملی زن نیست ، مدارس دخترانه و پسرانه از هم ممتاز و جدا است و نیز زن هر گونه علمی و صنعتی را می تواند در منزل خود با کمال عفت و نجابت فرا گیرد اگر محتاج به مرد شد در پشت پرده بطوری که مواجه هم نباشند تحصیل نماید و به این ترتیب بهتر تحصیل علوم می شود، زیرا اگر این طور شد تمام توجه به مطالب می شود و از مفسده نظر نیز محفوظ می ماند.
آری ما قبول داریم که زن با حجاب بخصوص با پوشانیدن صورت در جائی که منطقه مفسده باشد نمی تواند مشغول تجارت و ایالت و وکالت و باقی امور اجتماعی شود ، لکن به ناچار نوع انسان بایستی برای تنظیم امور تمدن دو قسمت شوند ، بعضی امور خارجی را انجام دهند و بعضی در اصلاح امور داخلی بپردازند و معلوم است که در سازمان خلقت طبیعت،
شالوده زن طوری خلقت شده که امور داخلی را بهتر می تواند انجام دهد و طبیعت مرد طوری است که برای امور خارجی بهتر است و چون امور (تشریعی) مطابق امور(تکوینی) است لذا شرع اسلام امور معاش را بعهده مرد گذاشته و تنظیم امور داخلی را بعهده زن.
و بعضی گفته اند غرض اصلی از حجاب جلوگیری از زنا است و زنا در حجاب زیادتر می شود، زیرا به حکم آن که «الانسان حریص علی ما منع» انسان را از هر چه منع کنند به آن حریص تر می گردد و هر قدر زن خود را بپوشاند مرد حریص تر می شود که او را ببیند.
و روی این اصل می گویند حجاب از اسلام نیست ، لکن این حرف خلاف وجدان و تجربه است و مثل این است که بگویند اگر کسی جواهرات خود را در صندوق پنهان نکند ، و در کوچه و بازار پخش نماید بهتر محفوظ می ماند ، زیرا وقتی مانعی در کار نیامد کسی میل نمی کند دستبردی به آن ها بزند ، آری اگر قوه شهوت در بشر تمام شود دیگر مایل به نگاه نیست مگر از جهت حسن منظر.
هر کس در عمر خود چندین دفعه گل و ریاحین و مناظر زیبا دیده آیا چون مکرر دیده است دیگر مایل به دیدن نیست؟
در بعضی جرائد دیدم نوشته بود تاسیس حجاب از زمان خلفای عباسی شده که آمیزش با ایرانی ها داشتند و حجاب را از آنها آموختند .
کدام عاقل منصفی قبول می کند که حکم باه ین مشکلی که بقول متجددین زنان را بروپوشی و زندانی دائمی وا دارد ، بدون اصل مسلمی و قانون محکمی انجام گیرد، در صورتی که طبیعت زن مایل به خود آرائی و جلوه گری است آن هم این طور عمومیت پیدا نماید و به تمام فرق مسلمین و ممالک اسلامی سرایت نماید؟
نمی دانم حضراتی که چنین می گویند آیا آیاتی که در خصوص حجاب وارد شده که بعضی از آن را تذکر دادم و نیز به اخبار راجع به حجاب چه می گویند؟
آیا تعلیمات اسلام غیر از آن چه از قرآن و احادیث معلوم می شود از جای دیگر می توان استفاده نمود؟
و چون در سابق حجاب و روپوشی از مسلمات تمام فرق اسلامی به شمار می رفت لهذا علمای صدر اسلام کمتر در مقام ادله و بیان اخباری که در این خصوص رسیده بر آمده و متعرض خصوصیات آن می شدند؛لکن چون اخیراً مسئله حجاب خیلی اهمیت پیدا نموده به طوری که بعضی یا از روی جهل و نادانی یا تجاهل نموده و از روی اغراض شخصی منکر وجوب و مشروعیت آن شده اند و گویند اصلاً حجاب در شریعت نرسیده.
این است که علماء در مقام بر آمده و کتابهای بسیار راجع به حجاب تالیف نموده اند و در دسترس مردم گذارده اند و بهترین کتابی که در این زمینه تالیف گردیده کتاب ( سفینه النجات) است که از تالیفات فاضل دانشمند آقای ابوالفضل خراسانی است که الحق کتاب جامعی است،
مراجعه نمائید تا آن که بدانید حجاب در شریعت محمدی (صلی الله علیه و آله) خیلی اهمیت دارد و بیشتر فساد اخلاقی که امروز بین مردم شیوع پیدا نموده زیر سر بی عفتی و بی حیائی زن ها است.
و از عموم مسلمین که پای بند به دیانت اسلامند تقاضا می نمائیم که همت گمارند که این گم گشته را باز آرند که شاید اندازه ای از این وحشی گری و بی عفتی که سر تا سر ممالک اسلامی را گرفته و شیوع پیدا نموده جلوگیری شود.
ای مردهای با غیرت و با ایمان که اندازه ای پای بند قرآن می باشید! ببینید خداوند در کلام مجید به شما چه دستور می دهد : « یا ایها الذین آمنوا قوا انفسکم و اهلیکم ناراً و قودها الناس و الحجاره علیها ملائکه غلاظ شداد لا یعصون الله ما امرهم و یفعلون ما یومرون».
خداوند در این آیه مبارکه به مومنین خطاب فرموده که خودتان و اهل بیت خودتان را نگاه دارید از آتشی که آتش گیر آن خود مردم می باشند وملائکه غلاظ و شدادی موکل بر آن آتشند که نا فرمانی از امر حق تعالی نمی نمایند و آن چه امر می فرماید اطاعت می نمایند.
پس به حکم قرآن شما بایستی جلو گيري کنید از خانواده خودتان ؛ اگر زنهای شما یا دختر ها یا پسران شما به کج رفتند و بر خلاف حکم خدا عمل نمودند به هر ترتیبی که ممکن است آنها را از کج روی باز دارید ؛ لکن بایستی اول خود را از اعمال ناشایسته نگاه دارید سپس آنها را هدایت نمائید و گرنه کلام شما تاثیر ندارد.
خوب است حضرات متجددین عوض این که می گویند حجاب از اسلام نیست ، بفرمائید حجاب درتمدن اروپائی ها نیست، اگر این طور بگویند اروپا منشها زودتر بی حجابی را عملی می کنند. همان تقلید بیگانگان است که ایرانی های بیچاره را به خاک سیاه نشانیده ( ای دو صد لعنت بر این تقلید باد).
پی نوشت :
منبع: به سوي خوشبختي، نويسنده بانو مجتهده امين. (براي مطالعه كتاب به سايت بانوي ايراني رجوع كنيد)
حدیث حیا
شعر خوانی جالب دختر ۸ ساله درباره حیا و حجاب
زهرا مامان بیا صمیمی باشیم *** مثل دو تا دوست قدیمی باشیم
بیا با هم حرف بزنیم بخندیم *** در رو به روی غصه ها ببندیم
درسته دختر خوبه دلبر باشه *** تو خوشگلی از همه کس سر باشه
جلوه تو ذات دختره می دونم ***کار خداست مقدره می دونم
همه می گن دخترا برگ گلن *** داداش میگه البته یه کم خلن
چسب روی دماغ یعنی که زشتن *** به فکر خط خطی سرنوشتن
پشت این رنگ و روغنا دروغه *** پشت اینا یه طرح بی فروغه
مردا میگن که خوشگلا نجیبن *** راستش و بخوای دخترا مثل سیبن
سیب زمین افتاده بو نداره ***رهگذر هم پا رو دلش می ذاره
سیب های روی شاخه چیدن دارن *** از دست باغبون خریدن دارن
بهار خانوم دل نگرون توام *** دلواپس روز خزون توام
حالا که می خوای بری توی خیابون *** خودتو بگیر چراغ نده تو میدون
وقتی که حوا پا گذاشت تو عالم *** به دو می خواست بره به سمت آدم
زد تو سرش فرشته گفت: حاج خانوم ***چه میکنی فردا با حرف مردم
روتو بگیر با این لپای داغت *** بشین بذار آدم بیاد سراغت
آره مامان اینم حرف کمی نیست *** حجب و حیا قصه مبهمی نیست
این روسری یعنی که تو نجیبی ***شکوفه معطر یه سیبی
این روسری پرچم اعتقاده *** نباشه گلبرگها اسیر باده
زلفاتو از روسری بیرون نذار *** چشمای هیز و سمت زلفات نیار
مردای خوب پرده دری نمی خوان ***عشقای لوس سرسری نمی خوان
باید بدونی زندگی بازی نیست *** توهم قرص های اکستازی نیست
اونهایی که پلاس کافی شاپن *** احساسات دخترارو می قاپن
اونی که می ره پارتی های شبونه *** تو کار و بار انگل دیگرونه
مردای خوب کاری و اهل دلن *** مردای بد توی خیابون ولن
مردای خوب فقط نجابت می خوان ***از زنشون غرور و غیرت می خوان
علاف مو فشن که مرد نمیشه *** تا لنگ ظهر به رختخواب سیريشه
مردی که قیچی میزنه به ابرو *** از اون نگیر سراغ زور بازو
مردی که بند انداخته مرده؟ نه نیست *** برا کسی شریک درده ؟ نه نیست
جوهر مردی نداره ، زغاله *** نه مرده و نه زن ؛ تو حس و حاله
برقِ لب و کرم که اومد تو کار *** مردونگی برو خدا نگه دار
ابرو کمون خیابونا شلوغن *** پر از فریب حرفای دروغن
دوسِت دارم دیونتم ، اسیرم *** یه روز اگه نبینمت میمیرم
یک دو روز بعد تو همین خیابون *** یه لیلی دیگه ست کنار مجنون
برا کسی بمیر که راستی مرده *** جر نزنه ، نپیچه ، برنگرده
بله به کسی بگو که عاشق باشه *** تو حرف عاشقونه صادق باشه
یعنی باید شیفته روحت باشه *** تشنه چشمه شکوهت باشه
آره گلم سرت رو درد نیارم *** اینلوده بازی ها رو دوست ندارم
گیس طلایی به چشماشون زل نزن ***با فوکلات به دستاشون پل نزن
همپای دخترای بد راه نرو ***با چشم باز مامان توی چاه نرو
شعرخوانی حدیث حیا توسط سیده زهرا شایگان، 8 ساله، در برنامه مشاعره شبکه آموزش، پخش گردیده است.
بررسی حجاب و تاثیرات اون از نظر طبی
سالها پیش مطلبی رو در یک مجله خاص میخوندم که از لحاظ انرژیک بررسی کرده بود که بغیر از نقاطی که مباح هست،نقاط دیگری که باید پوشانده بشه(چه در زن و چه در مرد ) انرژیهایی ساطع میکنه که فقط در چشم موثر هست و تمام انرژی روانی فرد نامحرم رو نابود میکنه و گره های عصبی در مغز ایجاد میکنه
البته شخصی که خودش رو در معرض نمایش قرار میده ، دارای هاله ای دریده و از هم گسیخته هست که باعث نفوذ نیروهای اهریمنی میشه …
«و الله اعلم بالصواب»
اکثر مرده های گورستان بر اثر چشم زخم از دنیا رفته اند. پیامبر (صل الله علیه وآله)
جسم کروی با رنگ تیره کمترین جذب امواج رو داره. حجاب و چادر باعث دفع امواج چشمو باعث امان از چشم زخم میشه
حجاب نیز یک بحث طبی برای آرامش است.
بنده به برخی خانم ها که با هر دارویی توصیه می کرده ام، بطور موقت خوب می شدند و یا اصلا تاثیری نداشت، مثلا کم خونی های شدید، به این خانم ها توصیه به حجاب کامل کردم، بطور معجزه اسایی مشکلات روحی و روانی و کم خونی برطرف می شد..
ما اگر به حجاب بدید طبی نیز توجه کنیم، باز هم نتایج زیادی بدست خواهیم اورد..البته نه اینکه هر کس مشکلی دارد، بگوییم حجابت را درست کن خوب می شوی، حجاب یکی از عوامل است.
پی نوشت:
حجه الاسلام محمدی یکتا،طب اسلامی
علت نامگذاری 21 تیر ماه به عنوان روز حجاب و عفاف
زیرپا نهادن رسوم مذهبی ؟؟
وقتی رضاخان به قدرت رسید، درصدد فریب مردم برآمد. او با پای پیاده همراه دسته جات عزاداری حرکت می کرد و در مجالس عزاداری و تکیه ها حاضر می شد و خود را مقیّد به اصول مذهب نشان می داد. اما بعد از پا گرفتن قدرتش، همه تلاش خود را در راه زیر پا نهادن رسوم مذهبی به کار بست. او در راه رسیدن به اهداف شوم و پلید خود، حتی حرم مطهر امام رضا (علیه السلام) را به خاک و خون کشید و واقعه مسجد گوهرشاد، نمونه بارز و علنی دشمنی او با اسلام بود.
تغییر لباس دستور استعمارگران ؟؟؟
رضاخان به دستور استعمارگران غربی و به کمک جریان وابسته روشن فکر، تمام توان خود را در تغییر لباس ملی به کار گرفت و به عنوان لباس متحدالشکل، مردم را مجبور به تغییر لباس و کلاه نمود و از تمامی قدرت و ابزاری که در دست داشت،برای این مقصد استفاده کرد. او لباس روحانیت را ممنوع و منوط به اخذ اجازه نمود. سفر رضاخان به ترکیه، یکی از توطئه های روشن فکران وابسته بود تا رضاخان تحت تأثیر قرار گیرد و در تغییر ماهیت ملی و اسلامی ایران تلاش نماید.
رضا شاه بعد از مسافرت ترکیه، در اغلب اوقات، ضمن صحبت از پیشرفت سریع کشور ترکیه، از تغییر لباس مردان و رفع حجاب خانم ها سخن می گفت و این مسأله را تشویق می کرد. او یک روز اوایل خرداد 1314، هیأت دولت را احضار کرد و گفت: «ما باید صورتا و سنتا غربی شویم و باید در قدم اول، کلاه ها تبدیل به شاپو شود. پس فردا که افتتاح مجلس دوره دوازدهم است، همه باید با شاپو حاضر شوند و در مجالس باید کلاه را به عادت غربی ها از سر بردارند و نیز باید شروع به رفع حجاب زن ها نمود. شما وزرا و معاونان باید پیشقدم شوید».
تغییر لباس پیامد تغییر فرهنگ ؟؟؟؟
تغییر لباس، همواره پیامد تغییر یک فرهنگ است و انسان تا با فرهنگ خود وداع نکند، نمی تواند با لباس خود وداع کند و تا فرهنگ یک قوم را نپذیرد لباس آنان را به تن نمی کند.
درست به همین دلیل است که در احادیث ما آمده است که هر که خود را به گروهی شبیه سازد، هم از آن گروه به شمار می آید». لباس هر انسان، پرچم کشور وجود اوست؛ پرچمی است که او بر سر در خانه وجود خود نصب کرده و با آن اعلام می کند که از کدام فرهنگ پیروی می کند. هم چنان که هر ملتی با وفاداری و احترام به پرچم خود، اعتقاد خود را به هویت ملی و سیاسی خود ابراز می کند، هر انسان نیز مادام که به یک سلسله ارزش ها و بینش ها معتقد و دل بسته باشد، لباس متناسب با آن ارزش ها و بینش ها را از تن به در نخواهد کرد.
مسجد گوهرشاد، محل اجتماع و سخنرانی بر ضد لباس بیگانه و اسلام زدایی شده بود. با بازداشت برخی از عالمان مبارز، اجتماعات وسیع تر گردیده و لحن سخنرانان آتشین تر و شعار مردم تندتر شده بود. از مرکز به شهربانی مشهد دستور داده شد که واعظان معروف شهر را دستگیر کنند. اما گردهمایی فزاینده مردم در مسجد گوهرشاد برای شنیدن سخنان واعظان و روحانیان، بیش تر شد.
صبح جمعه 20 تیر سال 1314، قزّاقان رضاخان برای متفرق ساختن مردم وارد عمل شدند و بی محابا به روی مردم تیراندازی کردند و در این ماجرا، حدود یک صد نفر کشته و زخمی شدند. اما مردم متفرق نگشتند و مقاومت کردند. پس از این هجوم، مردم از اطراف با ابزاری از قبیل داس، بیل و چوب و… به طرف مسجد سرازیر شدند. مسجد گوهرشاد لبریز از جمعیت گردید. روحانیان به ترتیب بر بالای منبر حضرت صاحب الزمان(عج) قرار گرفتند و به سخنرانی پرداختند.
روز شنبه 21 تیرماه در مسجد؛ شعارهای ضد سلطنت و ضد حجاب زدایی داده می شد و مسجد یک پارچه سرود مقاومت سر داده بود. وحشت مقامات دولتی را فرا گرفت. سرانجام رضاشاه دستور داد که همه را دستگیر و مجازات نمایند. سران شهربانی و آگاهی، نیروهای خویش را هماهنگ کرده، قرار گذاشتند پس از نیمه شب، تهاجم خود را آغاز نمایند. قزّاقان نیز از قبل در نقاط حسّاس شهر و اطراف مسجد گوهرشاد مستقر شدند و مسلسل های سنگین را بر بام های مشرف به مسجد کار گذاشتند.1
پاسی از نیمه های شب دوازدهم ربیع الثانی گذشته بود که صدای غرش مسلسل های قزّاقان، حرم مطهر امام رضا (علیه السلام) را به لرزه انداخت و سربازان شاه، به فرماندهی سرلشکر ایرج مطبوعی، برای فتح مسجد گوهرشاد به حرکت درآمد. عده ای از مأموران مخفی رژیم، پیش تر وارد مسجد شده بودند و قرار بود آن ها از داخل وارد عمل شده و راه را برای ورود نیروهای رضاخان به داخل مسجد هموار کنند و چنین شد. دژخیمان اسلحه به دست، پا به درون خانه خدا گذاشتند و همه مسجدیان را از دم تیغ گذراندند.
اهانت به آستان قدس رضوی ؟؟؟؟
کشتار دسته جمعی مردم مشهد و دستیگری و محاکمه عده ای از علما و محکوم کردن جمعی در دادگاه های نظامی و صدور مجازات های سنگین و حکم اعدام برای عده ای، رفته رفته در کشور موجب گفت وگوها و ابراز نارضایتی هایی گردید و مردم در مورد دیانت رضاخان دچار تردید شدند؛ زیرا مردم آن چه در صحن حضرت رضا دیده بودند، برای یکدیگر بازگو کرده و این همه قساوت و خون ریزی را تقبیح می کردند؛ چرا که نظامیان، حرمت آستان قدس رضوی را رعایت نکرده و در این مکان مقدس، خون هزاران بی گناه را بر زمین ریخته بودند.
سخن رهبر کبیر انقلاب ؟؟؟؟
رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی رحمه الله در خصوص تغییر لباس و کلاه چنین بیان داشتند: «… آن هایی که این قدر قوه تمیز ندارند که کلاه لگنی را که پس مانده درندگان اروپاست، ترقی کشور می دانند، با آن ها حرفی نداریم که آن ها از ما سخن خردمندانه را بپذیرند و عقل و هوش و حس آن ها را اجانب دزدیده اند… . آن روز که کلاه پهلوی سر آن ها گذاشتند، همه می گفتند: مملکت باید شعار ملی داشته باشد، استقلال در پوشش دلیل استقلال مملکت و حافظ آن است. چند روز بعد، کلاه لگنی [شاپو] گذاشتند سر آن ها، یک دفعه حرف ها عوض شد. گفتند: ما با اجانب مراوده داریم. باید همه هم شکل باشیم تا در جهان با عظمت باشیم. مملکتی که با کلاه عظمت برای خود درست می کند یا برایش درست می کنند، هر روزی کلاهش را ربودند، عظمتش را هم می برند».2
پی نوشت:
حضور و سخنرانی رهبر انقلاب در مراسم بیست و هفتمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله)
روزنامه قدس محمد احمدی
منشا رابطه نگاه و گناه
تبیین رابطه نگاه و گناه را با این پرسش بررسی می کنیم که چگونه ممکن است با یک نگاه ساده و کم ارزش، به سوی گناه و معصیت کشیده شود و نگاه او باعث سقوط ، هلاکت و گرایش او به سوی گناهان بزرگ تر باشد و دین و دنیای او در معرض فناو نابودی قرار گیرد؟
در پاسخ باید گفت: آدمی موجودی لذت جو است و دوست دارد از همه حواس خود به نوعی لذت ببرد. حس بینایی، یکی از حواس بسیار مهمی است که منشا بسیاری از لذت ها به شمار می آید. نگاه کردن هنگامی برای انسان منشا لذت است که با تمرکز همراه باشد وذهن راب ه خدمت بگیرد، در واقع فلسفه ی چشم چرانی جز این نیست که فرد با تمرکز هنگام نگاه و استخدام تخیلات ، در دنیای خیال به هوسرانی می پردازد ؛ در حقیقت آنچه نگاه را لذت آفرین می کند، تخیلاتی است که فرد در خود می پروراند . فرد با مشاهده یک
چهره زیبا برای آنکه نگاه خود را لذت انگیز کند اوهام لذت آوری در ذهن خودمی آفریند و آنها راتقویت می کند. برای اینکارنخست نگاه خویش راتمرکز و استمرار می بخشد تا بتواند به مرحله تناوری(حالت تجسم) برسد.
پس از نگاه متمرکز به چه زیبا قوه لذت جوی آدمی در وجود او بیدار می شود و تصاویر ذهنی آن را بیشتر می کند و نوعی حسرت و عطش ویژه در جان فرد به حرکت در می آید. آدمی در این مرحله از درون برای ارضای غریزه تحریک شده به صحنه سازی ذهنی رو می آوردو خیلی زود ویژگی های ظاهری فرد را در مغز می پروراندو تصویر کاملی از خصوصیات او درست می کندودر عالم خیال به بهره وری جنسی می پردازد.
پس منشا رابطه نگاه و گناه به وجود رابطه ای وابسته است که بین نگاه و تخیل وجود دارد؛ زیرا نگاه و تخیل هرگز از یکدیگر جدانیستند و اگر بیننده، پاکدامن و عفیف باشد و نگاه هوس آلود نکند، با این همه نمی تواند ذهن را از تخیل غیر ارادی رها سازد؛ جز اینکه تخیل فرد پاک دامن به آلودگی نمی انجامد و این امور را در ذهن خود نمی پروراند؛ ولی کسی که از تربیت دینی فاصله گرفته ذهنش برای ارضای غریزه جنسی تحریک شده به صحنه سازی می پردازد و فرد بیننده احساس می کند بی اختیار به سمت فرد مورد نظر در حال حرکت و نزدیک شدن است که این حالت نشان از تمایل به سرکشی و آلودگی دارد که بر اثر نگاه فرد پدید آمده و فرد به هر نحو ممکن است به آنچه در ذهن خود به تصویر کشیده است برسد و چه بسا در راه رسیدن به آن هدف، از ارتکاب گناه و معصیت نیز شرم نکند ودین و دنیای خود را فدای لذتی خیالی کند.
آنجا که شهوت خیمه زند جای عقل نیست غوغا بود دو پادشه اندر ولایتی
پی نوشت:
مدیریت نگاه با توجه به معارف دینی حجت الاسلام رضا اخوی ص21.