غلامی که امیرالمومنین علی علیه السلام او را خرید_ 2
غلامی که امیرالمومنین علی علیه السلام او را خرید_ 2
افتادن به پای امام برای حضور در نبرد
در مستندهای تاریخی نوشتهاند که در عاشورا جون برای جنگ در میدان سراغ امام رفت و حتی حضرت زینب سلام الله علیها را واسطه قرار داد تا ایشان اذن او را برای نبرد از اباعبدالله بگیرد؛ اما حضرت با او مخالفت کرد و فرمود: «من به تو اذن میدهم که از این سرزمین بروی و جان خود را حفظ کنی، زیرا تو همراه ما آمدی تا به عافیت و خوشی برسی، پس در گرفتاری ما خود را مبتلا مساز.» جون در پاسخ به این حرف خودش را به پای امام انداخت و گفت: «ای پسر پیغمبر آیا سزاوار است که من در زمان خوشی و نعمت نان خور شما باشم، ولی در سختیها شما را تنها بگذارم؟ درست است که بوی بد، نژادی فرومایه و رنگ سیاه دارم؛ ولی شما بر من منّت بگذار و مرا به آسایش جاویدان بهشتی برسان تا بدنم خوشبو، نژادم شریف، و رویم سفید شود. نه، هرگز! به خدا قسم از شما دور نمیشوم تا اینکه خون سیاه خویش را با خون پاک شما درآمیزم!»