فیما اَوصَی بِهِ اَمیرُ المُؤمِنِینَ «علیه السّلام» اِبنَهُ:
فیما اَوصَی بِهِ اَمیرُ المُؤمِنِینَ «علیه السّلام» اِبنَهُ:
یا بُنَیَّ اِنَّ مِنَ البَلاءِ الفاقَةَ وَ اَشَدُّ مِن ذلِکَ مَرَضُ البَدَنِ وَ اَشَدُّ مِن ذلِکَ مَرَضُ القَلبِ وَ اِنَّ مِنَ النِّعَمِ سَعَةَ المالِ وَ اَفضَلُ مِن ذلِکَ صِحَّةُ البَدَنِ وَ اَفضَلُ مِن ذلِکَ تَقوَی القُلُوبِ[1]
شرح حدیث: حضرت علی علیه السلام، گرفتاریها و خوشبختیهای انسان را در سه چیز خلاصه کرده و میفرمایند دو قسمت از گرفتاریهای انسان مربوط به گرفتاریهای مادّی است که انسان مشاهده و حس میکند؛ اوّل: فقر و تنگ دستی است. به این معنا که انسان از نظر مالی توانایی گذران زندگی خود را نداشته باشد. و دوّم هم بیماری جسمی میباشد. امّا بخش سوّم گرفتاری انسان که محسوس و مشهود نبوده و از دو بخش قبل سختتر است؛ بیماری دل و قلب میباشد. البته منظور، این قلب که عضوی از اعضای بدن است نیست، بلکه این بخش مربوط به گرفتاری روحی، روانی، درونی، دلی و قلبی او بوده و همان گرفتاری اعتقادی، اخلاقی، گناه ، معصیت و… میباشد.
نعمت و خوشبختی انسان هم دو بخش مادّی دارد: اوّل: اینکه به اندازۀ گذران زندگی باشد که محتاج کسی نشود و به آن اندازه از مال دنیا داشته باشد. دوّم: بدنی سالم داشته باشد، زیرا ممکن است انسان پول داشته باشد اما بیمار باشد و پول برای او فایدهای ندارد.
بخش سوّم، مربوط به قلب است که دارای ظرافت است. «تقوی القلب» یعنی پرهیز قلب از حبّ دنیا. یعنی این قدر به دنیا نچسبد. زیرا نعمت مال و سلامتی و فقر و بیماری گذرا میباشد، ولی مرض و بیماری قلبی این طور است که اگر انسانی دارای این بیماری باشد، با این مرض ازدنیا میرود. حضرت صادق علیه السلام در ذیل آیه"یَومَ لا یَنفَعُ مَالٌ وَ لابَنُونَ إلّا مَن أتَی اللهَ بِقَلبٍ سَلیمٍ[2]” میفرمایند: « هُوَ القَلبُ الَّذی سَلِمَ مِن حُبِّ الدُّنیا[3] » قلب سلیم، دلی است که انسان از حبّ دنیا پرهیز کند. زیرا بیماری قلب تا قیامت با انسان باقی میماند. اگر انسان میخواهد در دنیا و آخرت سعادتمند باشد، با دل سالم در دنیا زندگی کند و با دل سالم از دنیا برود.