قبله هفتم
? قبله هفتم ?
? ای حجت هشتم که تویی قبله هفتم
دریاب مرا تا نشده طفل دلم گم
?این روح من آن آهوی رم کرده تنهاست
خواهد که شوی ضامنش از لطف و ترحم
?خوانده است تو را پاره تن مظهر رحمت
در قامت تو خلق نبی کرده تجسم
?سلطان رئوفی تو به اقلیم ولایت
ای مظهر پاکی و صفا ، روح تبسم
?جن و ملَک و آدمیان درطلب تو
بر گِرد حریم حرمت کرده تزاحم
?در مشهد تو آمدم از پای فتاده
بگذار براین شانه دل دست و بگو قم
?ای هسته منظومۂ پاکی و فضیلت
کن بیمه تو این ذره ز آسیب تصادم
?قلب حلبی ام شده آلودۂ زنگار
اکسیر تویی مُردم ازاین طعنه مردم
?سنگ از نظر لطف تو گردیده مبارک
سنگی مرا هم تو طلا کن ز ترحم
?این جام دلم را تو ز تسنیم ولایت
لبریز کن ای ساقی عرفان و تنعم
?شادم که بکوبم غم دل با تو وگرنه
دانای نهانی تو چه حاجت به تکلم
?با آب ولای تو طهارت شده معنی
با بودن این آب ،حرام است تیمم
?این مُلک شده عرصۂ جولان شیاطین
سلطان که تویی ما ز که خواهیم تظلم
?آنجا که نباید به جز از دست ولی کار
دست من و دامان تو ای حجت هشتم